موضوعات وبسایت : تحقیق
سوالات امتحان آیین نامه رانندگی

دین حافظ

نویسنده : نادر | زمان انتشار : 01 اسفند 1399 ساعت 20:19

پرسش : امام هادی(ع) در دوران امامت خود با چه انحرافات كلامی مواجه بودند؟ و چگونه با آنها مقابله كردند؟ پاسخ اجمالی:

سوالات امتحان آیین نامه رانندگی

از مسائل کلامی مطرح در زمان امام هادی(ع)، بحث «تشبیه» و «تنزیه» خدا بود كه ايشان بر حقانیت «تنزیه» تأکید کردند و تلاش نمودند تا شيعه را از اين تهمت برهانند. ايشان فرمودند: «از ما نیستند کسانی که گمان ‌كنند خدا جسم است و ما در دنیا و آخرت از آنها بیزاریم. جسم، خود مخلوق است و خالق آن خداست و اوست که به آن جسمیت بخشیده است». مسئله ديگر «رؤیت خدا در قیامت» بود كه امام(ع) آن را محال دانستند. در مسأله «جبر و اختیار» نیز امام هادی(ع) در رساله ای به شرح حدیث «لاجبر و لاتفویض بل امر بین الامرین» پرداختند.

پرسش : در طول مدت اقامت امام هادی(ع) در سامرا ايشان چگونه با دشمنی ها و توطئه های متوكل عباسی مقابله می كردند؟ پاسخ اجمالی:

برخورد امام هادی(ع) با متوكل گاهی تقيه بود و گاهی جواب زيركانه. امام درباره سوال متوکل از «عباس بن عبدالمطّلب» فرمود: من درباره شخصی که خدا اطاعت فرزندانش را بر مردم و اطاعت او را بر فرزندانش واجب کرده، جز نیکی چه می توانم بگوید؟ درباره سوال متوكل از آيه «یَوْمَ یَعَضُّ الظَّالِمُ عَلی یَدَیْهِ» كه درباره برخی از خلفا است، فرمود: آيا خليفه نام دو مردی را كه خدا به کنایت برده می خواهد فاش كند؟ همچنین متوکل اصرار داشت تا با حضورامام در مجالس بزم، حضرت را تحقیر کرده و از دیده ها بیندازد. و... .

پرسش : آيا امامت امام هادی(ع) نيز همچون امامت پدرشان امام جواد(ع) با مشكل مواجه شد؟ پاسخ اجمالی:

پس از شهادت امام جواد(ع)، فرزندش امام هادی(ع) در شش سالگی به امامت رسید. از آنجا که شیعیان به استثنای معدودی، مشکل بلوغ امام درباره امام جواد(ع) را پشت سر گذاشته بودند، در زمینه امامت امام هادی(ع) تردید خاصی برای بزرگان آنها به وجود نیامد. آن عده معدودی نیز که برای مدّت کوتاهی به امامت «موسی مبرقع» معتقد گردیدند، پس از مدّتی از امامت وی به امامت امام هادی(ع) بازگشتند. «سعد بن عبداللّه» بازگشت این افراد به امام هادی(ع) را، از آن روی می ‌داند که خود «موسی مبرقع» از آنان بیزاری جست و از خود راند.

پرسش : گزارشات تاريخی درباره امام هادی(ع) چه می گويند؟ پاسخ اجمالی:

امام علي النقی(ع) ملقب به «هادی» دهمین امام شیعیان است. ايشان و فرزندشان امام حسن(ع) به عسکریين شهرت یافتند؛ چراكه آنان به دستور خلفای عباسی از سال 233 تا آخر عمرشان در سامرّاء تحت نظر بودند.

از آنجا که سه امام دارای كنيه «ابو الحسن» بودند، ابو الحسن اول به امام کاظم(ع)، ابو الحسن ثانی به امام رضا(ع) و ابو الحسن ثالث به حضرت هادی(ع) اختصاص داده شد.

دشمنی زمامداران عباسی نسبت به امام هادی(ع)، اقامت اجباری در سامرا و نداشتن بيماری خاصی، احتمال مسمومیت و شهادت ایشان را تقویت می کند.

پرسش : سياست خلفای عباسی هم عصر با امام هادی(ع) در مقابل شيعيان چه بود؟ پاسخ اجمالی:

سياست خلفاي پیش از «متوکل»، دفاع از معتزله در برابر اهل حدیث بود كه باعث ايجاد فضاي مساعد سياسي براي علویان شد. با آمدن متوکل، تنگ‌ نظری ‌ها آغاز شد و با حمایت از «اهل حدیث» و بر انگیختن آنها بر ضدّ معتزله و شیعه، سرکوبی جریانات مزبور با شدّت دنبال شد. از جمله برخوردهای تند و ناخوشایند متوکل با طالبیان، تخریب مقبره امام حسین(ع) و شخم زدن و هموار کردن زمین ‌های اطراف آن و زراعت بر روی آن و سخت ‌گیری شدید بر زائران امام حسین(ع) و مجازات ‌های هولناک آنهاست.

پرسش : متوكل عباسی چه سياستی را در مواجهه با امام هادی(ع) به كار بست؟ پاسخ اجمالی:

متوکل در بحبوحه سخت گیری ‌ها نسبت به شيعيان، دستور داد تا امام هادی(ع) را در مدینه بازداشت کرده و به سامرّاء بیاورند. او با اين كار می خواست آمد و شدهای مردم با امام هادی(ع) را از نزدیک به کنترل خود درآورد. این همان سیاست مأمون بود كه پیشتر درباره امام رضا(ع) اعمال شده بود. همچنین برخی ناصبیان و نیز «عبداللّه بن محمد» مرتب بر آتش خشم خلیفه نسبت به امام(ع) دامن زده و همواره متوکل را از علویان بیم داده و او را به تبعید و رفتار خشونت ‌آمیز با آنها تحریک و تشویق می کردند.

پرسش : شرایط سیاسی عصر امام باقر(ع) در تاریخ چگونه منعکس شده است؟ پاسخ اجمالی:

در زمان امام باقر(ع) شيعيان زيدي معتقد به قيام با شمشير بودند؛ اما به جاي رفتن به سراغ ائمه(ع) به دنبال شخص علوی صاحب شمشير رفتند و همين امر باعث شكست شان شد. با اينكه آنها در فقه پيرو «ابوحنیفه» و در کلام پیرو معتزله بودند؛ اما فعالیت های علمی امامان شیعه، به ویژه امام باقر(ع) و امام صادق(ع) سبب پیدایش مکتبی با فرهنگ غنی شد. در اين دوران، حکام اموی به خصوص «هشام بن عبدالملك» نسبت به اهل بیت(ع) سختگیری بسياری می ‌کردند و اين به آن خاطر بود كه ايشان ادعای امامت و زعامت دینی- سیاسی داشتند.

پرسش : چگونه امام باقر(ع) توانستند از بين فرق اسلامی كه در زمان ایشان رشد يافته بود، فقه شيعی را احيا و به مردم معرفی کند؟ پاسخ اجمالی:

در زمان امام باقر(ع) اختلافات فقهی ميان فرق اسلامی‌ و وابستگي علمای اهل سنت به حاكمان اموی باعث شد تا ضرورت احیای سنت واقعی پیامبر(ص) به دور از شائبه های تحریف عمدی خلفا و علمای وابسته به آنان احساس شود. فروکش کردن تنش های سیاسی پس از حادثه کربلا و شکست ابن زبیر و یکپارچه شدن حاکمیّت مروانیان، علما را از صحنه سیاست به حوزه درس و حدیث كشاند. نقطه نظرات فقه شیعه كه در حد اذان، تقیه، نماز میت و ... محدود بود، با ظهور امام باقر(ع) به یک جنبش فرهنگی تحسین برانگیزی تبديل شد.

پرسش : گزارشات تاريخی درباره امام باقر(ع) و جايگاه ايشان چه می ‌گويد؟ پاسخ اجمالی:

امام باقر(ع) پنجمین امام شیعه از مادري به نام فاطمه دختر امام حسن(ع) متولد شد و توسط «ابراهیم بن ولید بن عبدالملک» مسموم و به شهادت رسید و در بقیع دفن شد. نقش انگشتری ایشان که معمولاً شعار ائمه در برخورد با مشکلات زمان خود بود، «اَلْعِزَّةُ لِلّهِ جَمِیعا» بوده است. از سویی حضرت را باقر می گفتند؛ زیرا شکافنده علم بوده و اصولش را مشخص و طرز استنباط فروع علم از اصول آن را بیان كرده است. همچنین پيامبر(ص) به جابر فرمود كه عمرت طولانی می شود و فرزندم را خواهی ديد كه هم نام من است، سلام مرا به او برسان.

پرسش : منابع تاريخی چگونه از جايگاه رفيع علمی امام باقر(ع) ياد می كنند؟ پاسخ اجمالی:

موقعیت علمی امام باقر(ع) به عنوان نماینده علوم اهل بیت، بسیاری را وا‌داشت تا از محضر او بهره گرفته و حل اشکالات علمی خود را از او بطلبند. لذا این شهرت علاوه بر حجاز در عراق و خراسان نیز فراگیر شده بود. گستردگی روایات امام باقر(ع) در زمینه های فقه، اعتقادات و ... سبب شد تا محدثان اهل سنت مانند «ابوحنيفه» از ايشان نقل حدیث نمایند. از سویی در میان ائمه(ع) پس از امام علي(ع)، سند بخش عمده ای از روایات به امام باقر(ع) و صادق(ع) بر می گردد؛ زیرا این دو امام بیش از امامان دیگر فرصت نشر علوم آل محمد(ص) را پیدا کردند.

پرسش : در زمان امام باقر(ع) شيعيان از چه وضع و موقعيتی برخوردار بودند؟ پاسخ اجمالی:

دوران امامت امام باقر(ع) مصادف با ادامه فشارهای خلفای بنی امیه و حکام آنها بر شیعیان عراق بود؛ زیرا عراق مرکز اصلی شیعیان بود. اين فشارها جز در دو سال حكومت «عمر بن عبدالعزيز» به شدّت ادامه داشت. امام باقر(ع) با وجود اظهار علاقه شديد كوفيان به قیام، نسبت به اعتقاد و استواری شان اعتماد چندانی نداشت. از طرفی امام مجبور به رعایت تقیه بود، لکن بسیاری از شیعیان عراق در اثر فشار و اختناق موجود، انتظار داشتند که امام به عراق آمده و دست به شمشیر ببرد. در اين وضعيت، عده ای جذب «زيد بن علی» شدند كه دست به قيام زده بود.

پرسش : امام باقر(ع) چه آثاری در فرهنگ و دانش اسلامی شيعی از خود به يادگار گذاشته است؟ پاسخ اجمالی:

امام باقر(ع) آثار مهمی در فرهنگ و دانش اسلامی شيعی از خود به يادگار گذاشته است. بخش زيادی از مسانید فقهی و تفسیری شیعه، اخبار تاریخی در مورد انبیا، امیر المؤمنین(ع) و جنگ صفین، از ايشان نقل شده است. روايات اخلاقی، روایات فقهی در احکام و مناسک حج، و اخبار بسیاری در تفسیر قرآن از ايشان به ما رسيده است. همچنین امام باقر(ع) در موضوعات کلامی نیز روایاتی را از امام علی(ع) در مسائل مربوط به توحید و صفات خداوند نقل کرده‌ است.

پرسش : آیا این سخن رسول خدا(ص) که فرمود: «شقی کسی است که در رحم مادرش شقی شد»، دلیل جبر و بی عدالتی نیست؟! پاسخ اجمالی:

طبق آموزه های اسلامی خداوند انسان را بر اساس اختیار و حق انتخاب بین شقاوت و سعادت آفریده و این خود انسان است که عاقبتی پرسعادت یا مملو از شقاوت برای خود رقم می زند.
این حدیث نیز یا به معنای علم خداوند به سعادت و شقاوت فرد از زمان پیش از تولدش و یا به معنای اختلاف استعدادها و زمینه های هر انسان برای قدم گذاشتن در مسیر سعادت و شقاوت است.
طبق تفسیر و معنای دیگری «ام» به معنای کانون جامعه یا رحم دنیاست؛ یعنی همان جایی که سعادت و شقاوت او بر اساس انتخاب های آزاد و آگاهانه اش شکل می گیرد.
بنابراین با توجه به این تفسیرها و آموزه های مسلّم فراوان دیگری که دلالت بر اختیار آدمی در اعمالش دارند، شائبه هیچ گونه جبر و ظلمی از طرف خدا پدید نمی آید.

پرسش : آیا اینکه تنها مذهب شیعه برحق باشد و کسانی که پدر و مادر شیعه دارند بهشتی شده و دیگران جهنمی شوند، بی عدالتی نیست؟! پاسخ اجمالی:

اولا: دین ارثی از هیچ کس قبول نیست و بر همه واجب است بعد از بلوغ نسبت به اعتقادات خود تحقیق کند، حتی اگر شیعه باشد. شیعیان نیز اگر ایمان محکمی نداشته باشند، اعمال صالح نداشته و اهل گناه باشند، سرنوشت بدی خواهند داشت.
ثانیا: خداوند فقط انسانهای کافر و لجوج را وارد جهنم خواهند کرد؛ یعنی فقط آنهایی که با علم به بطلان یک آئین از آن پیروی می کنند و به همین صورت از دنیا می روند اهل جهنّم خواهند بود.
ثالثا: خداوند حکیم، هر شخصی را با توجه به دانش و امکاناتی که در اختیار او قرار داده، مورد تکلیف و بازخواست قرار خواهد داد. لذا بر مستضعفین فکری، و لو غیر شیعه که حق ستیز نیستند، حرجی نیست.

پرسش : نظر اسلام درباره نوع ولايت در بحث «ولايت فقيه» چيست؟ پاسخ اجمالی:

بعضى معتقدند علمايى كه در مسأله «ولايت فقيه» سخن گفته اند دو ديدگاه مختلف دارند: بعضى ولايت فقيه را به معنى «خبرى» پذيرفته اند؛ و بعضى به مفهوم «انشايى»؛ و اين دو مفهوم در ماهيّت با يكديگر متفاوت اند؛ زيرا اوّلى مى گويد: «فقهاى عادل از طرف خدا منصوب به ولايت هستند»، و دومّى مى گويد: «مردم، فقيه واجب الشّرايط را بايد به ولايت انتخاب كنند».

پرسش : ماهيت و حقيقت «حكومت اسلامی» چيست؟ پاسخ اجمالی:

در حكومت اسلامی، حاكميت اولا و بالذات از آن خداست و بعد، از آنِ كسی است كه خدا بخواهد؛ لذا حكومت اسلامی نه ديكتاتوری است و نه دموكراسی. در اين حكومت بر طبق سفارش قرآن اصل مشورت مورد تاكيد قرار گرفته است و مشاركت مردم باعث بالا رفتن توان حكومت می شود؛ البته حكومت اسلامی يك پارچه متكی به آراء مردم نيست. ولايت در اين حكومت از نظر اجرائی نياز به حمايت مردم دارد و بدون آن به فعليت نمی رسد. نقش مردم اين است كه از ميان كسانی كه خدا حق ولايت به آنها داده يكی را انتخاب و حمايت نمايند.

پرسش : در حکومت اسلامی چه نیازی است که مسئولين و حاكمان با مردم ارتباط مستقيم داشته باشند؟ پاسخ اجمالی:

ارتباط مستقيم حاکمان و مسئولین حکومت اسلامی با مردم، آن هم ارتباطى صميمانه و واقعى نه تشريفاتى و ظاهرى، از نكات مهمّى است كه در فرمان امام علی(ع) بر آن تكيه شده و به مالك اشتر به عنوان زمامدار آشنا با فرهنگ اسلام دستور داده شده است. تجربه نيز نشان داده ارتباط هاى غير مستقيم با مردم غالباً سبب گمراهى زمامداران و عدم آگاهى كامل آنها از اوضاع محيط و مخصوصاً عدم دسترسى ضعيفان به حق خود مى شود. به علاوه ارتباط هاى مستقيم، پيوند محبّت و صميميت را در ميان حاكمان و توده هاى مردم روز به روز محكم تر مى نمايد.

پرسش : دانشمندان و متخصصان در حكومت اسلامی چه نقشی دارند؟ پاسخ اجمالی:

همكارى و همگامى با دانشمندان، آگاهان و متخصصان هر فن يكى از نكات مهمّ فرهنگ اسلامى حاكم بر نظامات اجرائى است. در عهدنامه مالك اشتر چنين آمده است: «با دانشمندان زياد به گفتگو بنشين، و با خردمندان بسيار بحث كن و درباره تثبيت امورى كه به وسيله آن وضع كشورت اصلاح مى شود و موجب قوام كار مردم در گذشته نيز بوده است گفتگو كن». از اين تعبير به خوبى استفاده مى شود كه زمامداران و حاكمان اسلامى بايد هميشه مشاوران يا گروه‌هاى متعدّدى از مشاوران براى مسائل مختلف سياسى و اجتماعى داشته باشند و بدون رايزنى با آنها هرگز در مسائل مهم تصميم گيرى نكنند.

پرسش : آیا حکومت اسلامی شکل و قالب مشخصی دارد؟ پاسخ اجمالی:

حکومت اسلامی حکومتی است که قوانین و ضوابط آن از شرع مقدس اخذ گردد و معیار مهم در اسلامی بودن یک حکومت، توجه به اجرای صحیح احکام شرع و قانون الهی است. بهترین مصداق آن حکومت پیامبران و ائمه معصومین می باشد، اما فقها نیز بر اساس سفارش معصومین وظیفه دارند در دوران غیبت برای تشکیل حکومت اسلامی و اجرای صحیح قوانین الهی تلاش کنند.

قالب حکومت چنانکه روند تاریخ و زندگی اجتماعی بشر نشان داده است، تابع «اقتضائات زمان و مکان» بوده است؛ چنانکه می دانیم پیامبران یا امامان معصوم از طرف خداوند منصوب به حكومت بودند، امّا آنها هم براى پيشرفت كار خود و جلب حمايت توده هاى مردم در بسيارى از مواقع از بيعت آنها بهره مى‏ گرفتند و با آن رسميت بيشترى به حكومت خود مى بخشيدند.

بنابراین رکن اصلی اسلامی بودن یک حکومت، محتوا و قوانین حاکم بر آن حکومت می باشد و قالب آن می تواند به شکلهای مختلف باشد که فرقی نمی کند که معصوم(ع) در رأس حکومت باشد یا فقها که در صورت عدم حضور ائمه(ع) از سوی آنها تایید شده اند، یا اینکه افراد دیگری مجری حکومت باشند اما قوانین خود را از فقها اخذ کنند.

پرسش : انقلاب مردم ایران به رهبری آیت الله خمینی از چه خاستگاه دینی نشأت گرفت؟ به عبارتی این انقلاب مشروعیّت خود را از چه مبانی و قواعد دینی می گیرد؟ پاسخ اجمالی:

مبانی شرعی انقلاب اسلامی ایران عبارتند از: 1- «توحید در حاکمیت»: احکام حکومتی باید مبتنی بر اسلام باشد؛ انقلاب اسلامی در واکنش به سکولارسازی قوانین توسط دولت پهلوی به وجود آمد. 2- «قاعده نفی سلطه کفار بر مسلمین»: رژیم قبلی بواسطه فرمانبرداری از بیگانه و تصویب لایحه کاپیتالاسیون مشروع نبود. 3- عدالت طلبی و ظلم ستیزی: جامعه ایران مورد ستم خاندان پهلوی قرار داشت. 4- امر به معروف و نهی از منکر: قبل از انقلاب منکرات اجتماعی به صورت یک بحران اجتماعی درآمده بود و رژیم سابق در گسترش آن نقش داشت.

پرسش : منظور از رواياتی كه می گويند هر قيامی قبل از قيام حضرت مهدی(عج) با شكست مواجه می شود، چيست؟! پاسخ اجمالی:

در اين باره چند دسته روايت داريم كه می گويند: هر قيامی قبل از ظهور شكست می خورد و اين كه تا نشانه‌ های ظهور آشكار نشده قيام نكنيد. در پاسخ بايد گفت: امر به معروف و نهی از منكر از مسلمات اسلام است و به خاطر اخبار واحد آنها را نبايد كنار گذاشت. ضمن این که امامان قيام ‌هايی را در عصر خود و عصر غيبت تاييد كرده ‌اند؛ مانند قيام زيد بن علی(ع) و قيام شهيد فخ. همچنین رواياتی را كه می گويد: هر قيام قبل از ظهور شرك آلود است را بايد توجيه نمود به این که منظور قيام بدون امامان يا قيام براي دعوت به خويشتن يا قيام‌ در زمان عدم آمادگی است.

پرسش : آیا این سخن صحیح است که "هرگونه «قیام» و «انقلاب» بر ضدّ حاکمان ظالم قبل از «ظهور» امام زمان(عج) حرام است"؟ پاسخ اجمالی:

برخى به استناد روايات، معتقدند هر نوع قيام و انقلاب بر ضد هر حاكم ظالم و بى دين، قبل از ظهور امام زمان(عج) حرام است؛ در حالي كه بايد گفت: اولا این روایات با اصول کلی دین مثل امر به معروف و نهی از منکر و جهاد منافات دارد. ثانیا این روايات مشكل سندى دارند؛ به طوری که يا مرسلند يا راوي آنها تضعيف شده اند. ضمن اینکه روایاتی هم وجود دارد که ائمه از انقلاب هایی که برای برپایی حق شکل گرفته است حمایت کرده اند.

پرسش : آیا طبق معیارهای دینی عزاداری بدعت محسوب می شود؟! پاسخ اجمالی:

بدعت اضافه کردن چیزی در دین یا کاستن از آن است. اما آیا موضوعی مثل عزاداری به عنوان امری فطری و منطبق بر روحیه بشری که دارای شواهد قرآنی(همچون سوگواری یعقوب در جدایی از یوسف) و روایی فراوانی است و نمونه های بی شماری - حتی به نقل از بسیاری از منابع اهل سنت - در سیره پیامبر اکرم(ص)، اهل بیت(ع)، همسران پیامبر، خلفای راشدین، صحابه، تابعین و علما و فقهای ادوار مختلف فریقین دارد، می تواند امری خارج از دین باشد؟!

آیا می توان انکار کرد که رسول خدا(ص) خود هنگام شهادت عموی شان حمزه گریستند و دیگران را نیز به این کار ترغیب کردند؟ آیا می توان این واقعه تاریخی را رد کرد که خلیفه اول و مردم مکه و مدینه هنگام رحلت پیامبر به سوگواری و عزاداری پرداختند؟ بی گمان چنین نیست. احتمالا از همین روست که حتی در میان فقهای اهل سنت نیزهیچ کس فتوا به تحریم اصل گریه کردن در رثای مرگ عزیزان و اطرافیان نداده اند و همه آنها تحت شرایطی آن را مجاز شمرده اند و فقط مالکیه و حنفیه، بر اين باورند كه گریه با صدا و شیون با صوت، اشکال دارد.

پرسش : آیا دعا کردن با مقام رضا و تسلیم در برابر اراده الهی منافات دارد؟! پاسخ اجمالی:

رضایت و تسلیم باید بر قضای الهی باشد و قضای الهی نیز بر اساس استعدادها و لیاقت هایی که هر شخص از خود نشان می دهد شکل می گیرد و جریان می یابد. «دعا» به تصریح آموزه های اهل بیت(ع) یکی از مؤثرترین عواملی است که مواهب الهی را به شخص جلب می کند. زیرا دعاکننده بعد از آن که نهایت کوشش خود را در استفاده از همه وسایل موجود به کار می بندد، آن جا که دیگر کاری از دستش بر نمی آید و به نقطه بن بست رسید، به در خانه خدا می رود و با توجه و توکل و تکیه بر خدا، فراهم شدن اسباب و عواملِ خارج از دایره قدرت انسانی را از وی طلب می کند و با همین توکل و تکیه است که تسلیم قضای الهی می شود.

پرسش : چرا بعضی ها باید در ناز و نعمت باشند، در حالی که بعضی در خفّت و خواری زندگی می کنند؛ این چه عدالتی است که خدا دارد مگر خدا روزی همه را تضمن نکرده است؟! پاسخ اجمالی:

منظور از تضيمن رزق از سوى خداوند و تكفل و تعهد و تقسيم آن، فراهم آوردن زمينه ها است که برخی از این زمينه ها در خارج از وجود انسان و برخی دیگر در درون وجود او است كه هرگاه دست به دست هم دهند انسان سهم خود را از روزى دريافت مى كند.
بعد از فراهم آمدن آن زمینه ها، تلاش و كوشش انسان شرط تحقق و به فعليت رسیدن آن زمينه ها است؛ بنابراين حكمت خدا ايجاب مى كند كه هركس تلاش و كوشش و اخلاص و فداكارى بيشترى داشته باشد روزى اش گسترده تر گردد. چرا که خداوند متعال اراده اش را - از جمله اراده اش را در روزی دادن مخلوقات - در قالب نظام متشکل از شبکه های گسترده علت و معلولی عملی می کند.
مواردى نیز از فقر و بی عدالتی در طول تاریخ وجود دارند که سبب آن نه تنبلی و تن پروری و عدم نشاط شخص و جامعه، بلکه نتیجه ظلم و تحمیل استعمارگران و استثمارکنندگان فردی یا گروهی بوده است. به تعبير ديگر علاوه بر مسأله تلاش و كوشش، وجود عدالت اجتماعى نيز شرط تقسيم عادلانه روزى ها است.

پرسش : آیا درج نشدن حجاب ذیل فروع دین ، نشانه کم اهمیّت بودن آن نیست؟! پاسخ اجمالی:

اولا: منظور از فروع دین احکام شرعی اسلام در موضوعات و زمینه های مختلف است؛ به دیگر سخن، فروع دین مجموعه تکالیفی است که یک مسلمان باید به آنها عمل نماید. فروع دين بسيار زياد است و هر شخصى نمى تواند آنها را از منابع دینی استخراج كند. شمارش آنها به هشت یا ده، از باب اهمیت اینها در بخش عبادات است و گرنه آن چنان که برخی از علما گفته اند، هر آنچه در برابر اصول قرار دارد و جزء احکام عملی است، یعنی همه واجبات و محرمات و احکام معاملات از فروع دین شمرده می شوند.

ثانیا: نگاهی به آیات قرآن و بیان حکم حجاب در آنها، احادیث معصومین(ع) در بیان حدود و ثغور آن، تأکیدات آنها بر مسأله عفاف و حیا، دستورات و اقدامات عملی شان در محکوم کردن بی حجابی و بی عفتی و سیره بانوان اهل بیت(ع) مانند حضرت زهرا(س) و حضرت زینب(س) در حفظ حجاب و پوشش عفیفانه، کم ترین تردیدی را باقی نمی گذارد که حجاب هم سنگ و هم وزن بسیاری دیگر از فروع فقهی است و اگر از آنها بیشتر نباشد، بی شک کم تر از آنها هم نیست.

پرسش : آیا استدلال به غیرت عرب نسبت به زنان، برای انکار حمله به حضرت زهرا(س) قابل پذیرش است؟ پاسخ اجمالی:

اگر غیرت عرب مانع از کتک زدن زنان می شد، پس چرا اعراب دختران خود را زنده به گور می کردند؟! چرا سمیّه مادر عمار در زیر شکنجه های اعراب به شهادت رسید؟! چرا اعراب مسلمان در جنگ ردّه زنان دیگر مسلمانان را اسیر کردند؟!  چرا اعراب در فتح آفریقا و دیگر سرزمین ها زنان و دختران را به بردگی می گرفتند؟! 

عمر بن خطاب نیز کسی است که علمای اهل سنت گزارشات متعددی از آزار او نسبت به زنان نقل کرده اند: 1. عمر از اسلام آوردن خواهرش اطلاع یافت، به خانه او رفت و شوهر او را مورد ضرب و شتم قرار داد، خواهرش برای دفاع از شوهرش مداخله کرد، عمر چنان با مشت بر صورت او کوبید که خون از تمام صورتش جاری شد. 2. زینب دختر رسول خدا(ص) از دنیا رفت، زنان بر او می گریستند. عمر با تازیانه ای که در دست داشت در حضور پیامبر(ص) شروع به کتک زدن زنان کرد. 3. عمر زمانی که مشرک بود کنیزان مسلمان شده از بنومؤمل را کتک می زد تا دست از اسلام بردارند. 4.  ابوبکر از دنیا رفت، عایشه به عزاداری پرداخت، عمر به درب خانه عایشه آمده و زنان را از گریه و عزاداری نهی کرد، ولی زنان گوش ندادند. زنان را به دستور عمر یکی پس از دیگری از خانه بیرون آوردند و عمر بر آنان تازیانه زد. 5. خشونت عمر طوری مشهور بود که عبدالرزاق صنعانی در کتاب «المصنف» می نویسد: عمر، زنی را احضار کرد و آن زن از ترس، بچه اش را سقط کرد.

پرسش : چرا با وجود اينكه حضرت علی(ع) هنگام یورش عمر به خانه حضرت زهراء در خانه بود، زهرا(س) پشت در رفت؟! پاسخ اجمالی:

اهل سنت می خواهند با این شبهه نقصی را برای علی(ع) بتراشند و دامان عمر را از این جسارت پاک و اصل قضیه را تکذیب کنند.
اولا: آلوسى می نویسد: عمر شمشیرش را به پهلوى فاطمه و تازیانه را بر بازوى او زد. ناگهان علی(ع) گریبان عمر را گرفت و بر زمین زد و بر بینى و گردنش کوبید.
ثانیا: شاید آمدن حضرت زهرا(س) برای این باشد، تا مهاجمان از او شرم کنند، که چنین نشد.
ثالثا: بسیاری از علمای اهل سنت اصل ماجرای هتاکی و هجوم را آورده اند، وقتی اصل ماجرا ثابت شد اینگونه سؤال ها دامان کسی را پاک نخواهد کرد.

آیا این مطلب برای شما مفید بود؟


منبع: makarem.ir



ارسال نظر

نام


ایمیل


نظر