موضوعات وبسایت : تحقیق
سوالات امتحان آیین نامه رانندگی

انشا درمورد پاییز مقدمه بدنه نتیجه

نویسنده : نازنین رحمانی | زمان انتشار : 02 اسفند 1399 ساعت 12:36

178296_115.jpg انشا پاییز/ ۷ انشای زیبا در مورد پاییز و زیبایی‌های فصل پاییز همراه با مقدمه و نتیجه برای گروه‌های سنی مختلف آماده شده است.

سوالات امتحان آیین نامه رانندگی

در این بخش بیش از ۷ انشا در مورد فصل پاییز و زیبایی‌های آن را آماده کرده ایم و امیدواریم که برای دانش آموزان مفید واقع شود. اگر می‌خواهید انشای شما متفاوت باشید، می‌توانید قسمتی از انشا را تغییر دهید.

157136_146.jpg

موضوع انشا: فصل پاییز را توصیف کنید (متن توصیفی- توضیحی در مورد پاییز و ویژگی هایش به زبان ساده)


مقدمه:

انشای خود را به جای مقدمه با این شعر زیبا در مورد پاییز زیبا آغاز میکنم.

شاخه هایت پر از کلاغ شدند*ای چنار قشنگ پاییزی

عکس خود را ببین در آیینه*واقعا که شگفت انگیزی

وقت تاریک و روشنای غروب*از کلاغان خسته سرشاری

توی فصلی که فصل بی برگیست*برگ دادی دوباره انگاری

می‌نشینم دوباره در ایوان*خسته و سرد و خواب آلودم

خوب می‌شد کلاغ من هم از*برگ‌های کلاغی ات بودم


متن انشا:

پاییز فصل قشنگی است. در پاییز برگ درختان زرد می‌شود.

در روز اول پاییز که اول مهر ماه است ما به مدرسه می‌رویم و همکلاسی‌های خود را می‌بینیم.

پاییز فصل تلاش بیشتر دانش‌آموزان است. در پاییز روز‌ها کوتاه‌تر و شب‌ها بلندتر می‌شود. از میوه‌های پاییز انار و نارنگی است.

در پاییز برگ درختان می‌ریزد و هنگامی که ما بر روی آن‌ها راه می‌رویم صدای خش‌خش می‌دهند.

در پاییز هوا سرد می‌شود و اگر مراقب نباشیم سرما می‌خوریم. در پاییز باد میوزد و باران می‌بارد. ماه‌های پاییز مهر، آبان و آذر هستند.

پاییز فصلی است که در آن برگ‌های درختان به زردی می‌گرایند، اما بعضی از برگ‌ها هم در راه زرد شدن گاه قرمز و قهوه‌ای می‌شوند.

بسیاری از میوه‌ها در فصل پاییز می‌رسند. اناره ساوه، خربزه، سیب، پرتقال، به، سنجد و…

در فصل پاییز بسیاری از پرندگان به مناطق گرمسیر مهاجرت می‌کنند.

در فصل پاییز کشاورزان زمین‌ها را شخم زده و در آن محصولاتی مانند گندم و جو می‌کارند.

در فصل پاییز روز‌ها کوتاهتر می‌شود و شب‌ها طولانی می‌گردد.


نتیجه گیری:

همه فصل‌های خدا زیبا هستند و هر کدام زیبایی‌های خود را دارند پاییز هم فصل بسیار زیبایی و دوست داشتنی است.

157138_965.jpg

انشاء خاص فصل پاییز

گر تو بینی پاییز زیبا سرسری غم بخور، زیرا که خیری نبری آیینه جمال است این فصل خزان بی تامل از فصل ثالث مگذری فصل خزان در نزد کائنات مظهر غم و اندوه بوده و حتی شاعران نیز برای نمایش دادن اندوه در اشعار خود از نام پاییز یاد می‌نمایند. لیکن این فصل، فصل زیبایی است.

فصل ریزش نعمت‌های آسمانی می‌باشد و همان قطرات ریز باران است که به تهذیب زمین می‌پردازد.

نمایان شدن قوس قزح پس از باران نیز جلوه‌ای از جمال این فصل می‌باشد. کلمه برگ ریزان تنها مختص پاییز است.

بدین معنا که دراین سه ماه درختان خودرا می‌تکانند و برگ‌های زرد و سرخ خودرا رها کرده و بر دامان زمین به امانت می‌گذارند وشاخه‌های خشک شان نیز لخت وار منتظر می‌مانند تا در فصل دیگر الماس‌های آسمانی در ماتم کمبود مکان نمانند و بر شاخه‌های آنان قرار گیرند.

این فصل را بانام خش خش نیز می‌شناسیم. همان گونه که پا بر روی خاک‌های ترک برداشته قدم می‌گذارد و موزیک زیبا می‌سازد صدای خش خش برگ‌ها نیز همین احساس را در دل ما می‌نهد. این صدا پس از شنیدن به ماورای درون ما می‌رود و روح ما را تا آسمان‌ها به بالا می‌کشاند.

پاییز را می‌توان فصل مهاجرت قلم داد کرد. بدین معنا که پرندگان دراین فصل از کاشانه خود رهایی جسته ودر کرانه‌های آسمان به جست و خیز می‌پردازند تا لانه مناسب پیدا کنند.

نظاره بر حرکات پرندگان در آسمان پاییز احساسی وصف ناشدنی در دل ایجاد می‌نماید. نکته اصلی این است که پاییز در مقابل این همه‌ی زیبایی که در اختیار ما می‌گذارد از ما چیزی نمی‌خواهد جز این که به تفکر بنشینیم و به خدا نزدیک شویم


موضوع انشا: من فصل پاییز را دوست دارم (متن ادبی کودکانه در مورد پاییز)

به نام خداوند مهربانی که این همه زیبایی برای آفریده است، انشای خود را آغاز میکنم.

متن انشا:

من خیلی فصل پاییز را دوست دارم.

چون مدرسه‌ها در پاییز شروع میشوند و دوباره دوستانم را میبینم و با آن‌ها بازی میکنم و شروع به درس خواندن و تلاش برای ساختن آینده خود میکنم. البته شاید بعضی‌ها از شروع شدن مدرسه خوشحال نشوند و دلشان بخواند همیشه بازی کنند و در خانه استراحت کنند. ولی بعد از مدتی حوصله شان سر میرود و دوست دارند دوباره به مدرسه بیایند و دوستان و معلمان مهربان را ببینند.

یک دلیل دیگر هم که من پاییز را خیلی دوست داریم این است که فصل پاییز خیلی زبیا است. همه برگ‌ها که در بهار و تابستان سبز بوده اند به رنگ‌های زرد و نارنجی و قرمز و قهوه‌ای در میایند و انگار همه جا رنگارنگ و زیبا و چشم نواز میشود. وقتی به پارک میرویم هر درختی به یک رنگ در آمده است و همه جا بخصوص جنگل‌ها و پارک‌ها خیلی قشنگ شده است.

در پاییز خرمالو‌ها میرسد و لیمو شیرین و پرتقال و انار به بازار می‌آید. بعضی وقتی‌ها مادرم انار‌ها را دان میکند و به آن‌ها گلپر و نمک میزند و در کاسه‌های کوچک میریزد و به ما میدهد که من خیلی خوشم می‌آید. در پاییز لبو فروش‌ها در روی گاری‌های قدیمی لبو‌های شیرین و قرمز میپزند و به ما می‌فروشند من گاهی با دوست هایم از آن‌ها لبو داغ میرخر مو در راه رفتن به خانه با هم میخوریم که خیلی کیف دارد.

من به خاطر باران هم خیلی پاییز را دوست دارم، چون عاشق باران هستم و روز‌های بارانی دوست دارم زیر باران بروم و بازی کنم. البته باید مراقتب باشیم در زیر باران سرما نخوریم. ولی حتی اگر سرما بخوریم ماردمان برای ما سوپ خوشمزه و شلغمی میپزد. ما کنار بخاری می‌خوابیم تا خوب شویم. تازه پاییز خیلی هوا خوب است نه خیلی گرم است نه خیلی سرد به خاطر همین میتوانیم به راحتی در خیابان و حیات و پارک بازی کنیم و تا خسته شویم.

نتیجه گیری

پاییز خیلی خوبی‌ها و قشنگی‌ها و خوراکی‌های خوشمزه دارد، که من آن‌ها را خیلی دوست دارم و همیشه دوست دارم زودتر پاییز شود.

من در فصل پاییز خدا را به خاطر این همه قشنگ و زیبایی که برای ما آفریده است شکر میکنم. این بود انشای من.

157137_238.jpeg

انشاء فصل پاییز

پاییزی دیگر از راه رسید پاییزی با همه‌ی ابر‌های تیره اش که کشیده میشود روی آبی آسمان در بیشتر روز‌ها شاید پاییزی پر از باران‌هایی که یادت می‌آورند هزاران خاطره ایی راکه نباید یا شاید هم می‌بارند که یادت بیاورند تمامشان را …

من، اما نمی‌دانم چرا این فصل بی نظیر دلم رابا خودش نمیبرد؛ چرا انتظارش را نمیکشم هیچوقت؛ چرا آمدنش دلم را تیره میکند؛ چرا این فصل پر از تحول حتی با تمام رنگ های برگ هایش هم نمی‌تواند دلم رابا خودش ببرد؛ نمی‌دانم چرا دوست ندارم بدون چتر زیر باران راه بروم

نمیدانم …

نمی‌دانم چرا صدای خش خش برگ‌ها زیباترین موسیقی این روز‌های من نمی‌شود؛ آری پاییز که می‌آید خورشید از من رو برمی گرداند؛ گرمایش دیگر نوازشگر صورتم نیست؛ چشم هایم سبزی برگ های درختان را هرروز بهانه میگیرند؛ آغوشم درختان خفته را نمی‌خواهد؛ پاییز انگار می‌آید تا بسراید دلتنگی را؛ پاییز انگار می‌آید تا تمام شادمانی‌ها و آرزو‌های لحظه سال تحویلت رابا باران هایش بشوید و تحویل باد‌های پاییزیش دهد

پاییز انگار می‌آید تا …پاییز که می‌آمد، اما یک چیز مسلم بود؛ و من همیشه مبهوت بودم چرا برای دبیران من تعداد صفحات مهم‌تر بود تا کلمات …

پاییز خود انبوهی است از حرف ها، حس‌ها و …پاییز که بر زبانت جاری میشود دل مخاطبت ضعف میرود برای حال و هوایش؛ اصلا بدون ان که حرفی زده باشی او زیر باران های پاییزی خیس خواهد شد و غم غریبی بر دلش خواهد نشست؛ برگ های ریخته بر زمین زیر پاهایش خرد خواهد شد جوری که تو میتوانی صدای خش خش برگ‌ها رابه وضوح بشنوی؛ شاید نام پاییز راکه بیاوری او دیگر هیچ، هیچ چیز نشنود جز صدای نم نم باران که بوسه میزند بر بی رنگی شیشه، بر چتر‌هایی که دو عاشق زیر ان‌ها پناه گرفته اند

بر مو‌های شاعری که میـــخواهد زیر باران بدون چتر قدم بردارد؛ نام پاییز راکه بیاوری نا خود آگاه کیف های رنگارنگ مدرسه که بر دوش دانش آموزان سوار شده اند، مقابل دیدگانت صف می‌کشند؛ نام پاییز راکه بیاوری چشم های پر از اشتیاق دانش آموزانی را تصور خواهی کرد که سال‌ها به انتظار چنین روزی روز شماری کرده بودند؛ فصلی دل انگیز که با آغازش درخت یادگیری جوانه می‌زند و عطر کتاب های جلد شده، مداد و پاک کن های نو فضا را پر خواهد کرد.

آری پاییز خود انبوهی است از واژه‌ها و من همیشه می‌ترسیدم به او بر بخورد که توصیفش می‌کنیم که ان چه راکه باید با گوشت و پوست و احساس خود حس کنیم دیگر گفتنی نخواهد بود اصلا رسمش نیست که تو بگویی و دیگران بشنوند

پاییز را باید نفس کشید؛ پاییز را باید لمس کرد

پاییز …

آه

پاییز که می‌آمد یک چیز مسلم بود و من همیشه مبهوت بودم چرا برای دبیران من تعداد صفحات مهم‌تر بود تا کلمات …


موضوع انشا: پاییز زیبا و دوست داشتنی (متن ادبی در مورد پاییز)

برای پایه تحصیلی: نوجوانان

با نام خداوند هستی بخش زیبایی آفرین انشایم را در مورد پاییز آغاز میکنم.

متن انشا:

چطور میتوان پاییز را دوست نداشت؟

با این این همه مهر و زیبایی و زلالی که این فصل مظلوم و مهربان دارد.

انگار خود پاییز هم عاشق است. عاشق ما!

مگر نه چه دلیلی داشت در برابر سرما مقاومت کند و برای ما بهشتی از رنگ‌های شگفت انگیز بسازد؛ که هر چه نگاه کنی سر نشوی از دیدن زیبایی هایش!

پاییز فصل سرد و گرمی در کنار هم است.

سردی هوا در کنار گرمی رنگ‌های برگ‌ها (زرد و نارنجی و قرمز..)

مگر میتوان پاییز را دوست نداشت.

فصل قدم زدن روی برگی‌های خشک با آن نغمه دل انگیز خش خسش کردن زیر برگ‌ها.

مگر میتوان پاییز را دوست نداشت، تنها به این گناه که سرد است؟

سرما که علاجش یک بسته قرص سرماخورگی است و سوپ‌های پر مهر مادرم که انگار تک تک اجزایش طعم عشق میدهند.

اصلا من پاییز را دوست دارک که سرما بخورم!

بعد مادرم بیاید دست بگذارد روی پیشانی ام

و برایم شلغم درست کند و با غرغر تکه تکه در دهانم بگذارد.

اصلا من پایی را دوست دارم که برویم زیر بارن بستنی بخورم؟!

که شال گردن‌های رنگی ام را از چمدان بیرون بیاورن و آن رو دور گردنم ببندازم و همه پارک‌های شهر را با قدم بزنم، یخ کنم ولی خسته نشوم!

بعد برگردم خانه و دستانم را با چای گرمی که مادرم دم کرده گرم کنم.

پاییز سرد است، اما به مهربانی‌های ما گرم میشود؛ و من عاشق مهربانی پاییزم.

157139_611.jpg

موضوع انشا: پاییز را دوست دارم (متن ادبی در مورد پاییز)

برای پایه تحصیلی: نوجوانان

عشق بی دلیل است … محتاج استدلال نیست … دل دلیل و برهان وجود عشق است و من بی هیچ بهانه‌ای عاشق پاییزم

پاییز را دوست دارم…

بخاطر غریب و بی صدا آمدنش

بخاطر رنگ زرد زیبا و دیوانه کننده اش

بخاطر خش خش گوش نواز برگ هایش

بخاطر صدای نم نم باران‌های عاشقانه اش

بخاطر رفتن و رفتن… و خیس شدن زیر باران‌های پاییزی

بخاطر بوی مست کننده خاک باران خورده کوچه‌ها

بخاطر غروب‌های نارنجی و دلگیرش

بخاطر شب‌های سرد و طولانی اش

بخاطر تنهایی و دلتنگی‌های پاییزی ام

بخاطر بغض‌های سنگین انتظار

بخاطر اشک‌های بی صدایم

بخاطر سال‌ها خاطرات پاییزی ام

بخاطر غریبانه و بی صدا رفتنش

پاییز را دوست دارم، بخاطر خود پاییز

نتیجه گیری:

بدون دلیل دوست داشته باش، عاشق شو وچون پاییز رنگارنگ و رها زندگی کن.


موضوع انشا: پاییز فصل نزدیک شدن به خدا (متن توصیفی- ادبی و اعتقادی در مورد پاییز)

برای پایه تحصیلی: نوجوانان

دلم، چون برگ‌های زرد پاییزی پر از درد است

صدای خش خش برگها…

به همراه تپیدن‌های قلبم می‌شود آغاز و…

متن انشا:

فصل خزان در نزد کائنات مظهر غم و اندوه بوده و حتی شاعران نیز برای نمایش دادن اندوه در اشعار خود از نام پاییز یاد می‌نمایند.

لیکن این فصل، فصل زیبایی است.

فصل ریزش نعمت‌های آسمانی می‌باشد و همان قطرات ریز باران است که به تهذیب زمین می‌پردازد.

نمایان شدن قوس قزح پس از باران نیز جلوه‌ای از جمال این فصل می‌باشد. کلمه برگ ریزان تنها مختص پاییز است.

بدین معنا که در این سه ماه درختان خود را می‌تکانند و برگ‌های زرد و سرخ خود را رها کرده

و بر دامان زمین به امانت می‌گذارند وشاخه‌های خشک شان نیز برهنه وار منتظر می‌مانند

تا در فصل دیگر الماس‌های آسمانی در ماتم کمبود مکان نمانند و بر شاخه‌های آنان قرار گیرند.

این فصل را بانام خش خش نیز می‌شناسیم. همان گونه که پا بر روی خاک‌های ترک برداشته قدم می‌گذارد

و آهنگ زیبا می‌سازد صدای خش خش برگ‌ها نیز همین احساس را در دل ما می‌نهد.

این صدا پس از شنیدن به ماورای درون ما می‌رود و روح ما را تا آسمان‌ها به بالا می‌کشاند.

پاییز را می‌توان فصل مهاجرت قلم داد کرد.

بدین معنا که پرندگان در این فصل از کاشانه خود رهایی جسته و در کرانه‌های آسمان به جست و خیز می‌پردازند تا لانه مناسب پیدا کنند.

نظاره بر حرکات پرندگان در آسمان پاییز احساسی وصف ناشدنی در دل ایجاد می‌نماید.

نتیجه گیری:

نکته اصلی در مورد پاییز این است که پاییز در مقابل این همه زیبایی که در اختیار ما می‌گذارد از ما چیزی نمی‌خواهد جز این که به تفکر بنشینیم و به خدا نزدیک شویم. به تعبیر زیبای حافظ

مراد دل ز تماشای باغ عالم چیست؟ به دست مردم چشم، از رخ تو گل چیدن.


موضوع انشا: چرا پاییز را دوست دارم

برای پایه تحصیلی: پنجم – ششم – هفتم – هشتم – نهم

به نام خداوند آفریننده زیبایی‌ها. راستش را بخواهید از زمانی که یادم می‌آید پاییز فصل مورد علاقه من بوده است شاید یه این خاطر که خودم در فصل پاییز به دنیا آمده ام. اما این موضوع دلایل دیگری هم دارد. امروز میخوام در این انشا به شما بگویم چرا عاشق فصل پاییز هستم.

متن انشا:

فصل پاییز برای من یک فصل جادویی است. همه چیز از آب و هوا گرفته تا رنگ‌ها برای من زیبا و خیره کننده هستند. با این که همه مناظر و زیبایی‌ها هر سال و هر سال تکرار میشوند، ولی برای من تازگی دارند و انگار هر سال با دیدن زیبایی‌ها و رنگارنگی فصل پاییز دوباره جادو میشوم.

اما قبل از هر چیز پاییز برای من حسی از بندگی خداوند دارد خداوندی که در بهار همه جا را سبز و تازه و درخشان میکند در تابستان پر از گرما و نور و انواع میوه‌ها می‌نماید و در پاییز درختان را خشک میکند. اما نه یک خشک شدن ترسناک و سرد و زشت. برعکس خداوند زیبایی آفرین حتی فصل خشک شدن و خواب زمستانی زمین را نیز به بهترین و قشنگ‌ترین صورت رنگ آمیزی میکند و در نهایت در زمستان با پوشاندن زمین با برف پاک و سفید هنر نمایی اش را به اتمام میرساند.

به این خاطر است که پاییز حس میکنم به خدا نزدیک ترم و دیدن برگ‌های رنگارنگ و باران حسی از سپاس گذاری و شکر نعمت را گاهی در هیاهوی زمانه فراموش میکنم در من زنده میکند.

همه چیز فصل پاییز برای من زیبا و دوست داشتنی است از جمله میوه‌های خاص و شگفت انگیزش … چه کسی باور میکند وقتی همه درخت‌ها کم کم به خواب زمستانی میروند و درختان خشک شده و برگ هایشان را زمین هدیه میکنند. طبیعت بتوانید این میوه‌های درخشان و خوشمزه را به ما هدیه کند. میوه‌هایی مثل انار، خرمالو، پرتغال، لیمو شیرین و نارنگی‌های آبدار… من عاشق انار و خرمالو‌های رسیده هستم. انقدر که دوست دارم همه سال خرمال بخورم و پرتغال‌ها را با آن رنگ نارنجی زیبایشان در دست بگیرم و از ته دل بو کنم و به خودم بگویم چه کسی گفته میوه‌های خوشمزه فقط متعلق به بهار و تابستان هستند؟

نتیجه گیری:

همه این موارد از زیبایی‌های طبیعت هوای خنک و لطیف، باران دوست داشتنی و میوه‌های خوشمزه باعث میشود من عاشق فصل پاییز باشم و خداوند را بابت این زیبایی شگفت انگیز شکر کنم. خداوند مهربان دوستت دارم.

آیا این مطلب برای شما مفید بود؟


منبع: tabnakjavan.com



ارسال نظر

نام


ایمیل


نظر