موضوعات وبسایت : تحقیق
سوالات امتحان آیین نامه رانندگی

قصه آب برای کودکان

قصه آب برای کودکان

نویسنده : نازنین رحمانی | زمان انتشار : 09 آذر 1399 ساعت 14:04

قصه ای کودکانه و آموزنده درباره آب

سوالات امتحان آیین نامه رانندگی

قصه مریم و قطره؛ روزی روزگاری دختری کوچولو به نام مریم در یک شهر بزرگ با پدر و مادرش زندگی می‌‌کرد. مریم دختر بسیار بازیگوشی بود و هر روز در حیاط خانه‌‌شان مشغول بازی می‌شد.  شیر آب را باز می‌کرد و تمام حیاط خانه را با آب می‌شست و مدام حوض حیاط را با آب پر و خالی می‌کرد؛ حتی موقع مسواک زدن هم شیر آب را باز می‌گذاشت و اعتنایی به نصیحت‌های مادر و هدر رفتن آب نداشت.%D9%82%D8%B5%D9%87-%D9%85%D8%B1%DB%8C%D9%85-%D9%88-%D9%82%D8%B7%D8%B1%D9%87-%D8%9B-%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%DA%A9%D9%88%D8%AF%DA%A9%D8%A7%D9%86%D9%87-%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%A2%D8%A8.jpgآب آشامیدنی

یک روز که مریم طبق معمول مشغول بازی با آب بود ناگهان یک قطره‌ی کوچولو را دید که از میان قطره‌های آب جدا شد و شروع به صحبت کرد. قطره گفت: «سلام دوست خوبم! من یک قطره‌ی آب هستم و می‌خواهم تو را از سرنوشتی که در انتظارمان است آگاه کنم تا بلکه دست از این همه بازیگوشی و هدر دادن آب برداری.»

مریم که خیلی تعجب کرده بود جلوتر رفت تا بتواند حرف‌های قطره را خوب بشنود. قطره کوچولو گفت: «آیا می‌دانی که چه‌قدر زمان و هزینه لازم است تا آبی به این پاکیزگی به دست شما برسد؟

آیا می‌دانی تشکیل شدن یک قطره‌ی آب به چه‌قدر زمان نیاز دارد؟ آیا تا به حال فکر کرده‌ای که اگر آب نباشد چه می‌شود؟ جان تمام موجودات زنده بسته به وجود ما قطره‌های آب است؛ پس در مصرف آن خیلی دقت کن. تو حتی با یک لیوان آب هم می‌توانی مسواک بزنی.

خلاصه حرف‌های قطره باعث شد که مریم تحت تأثیر قرار بگیرد و از کارهایی که کرده بود پشیمان شود. او از قطره‌ی کوچولو عذرخواهی کرد و قول داد که در مصرف آب خیلی دقت کند؛ چون حالا ارزش یک قطره‌ی آب را می‌دانست.

بچه ها جون امیدوارم با خواندن این داستان کودکانه درباره آب به ارزش آب و اینکه نباید اون هارو هدر بدهیم پی برده باشیم . و بدونیم که آب هست ولی کم است .

آیا این مطلب برای شما مفید بود؟




ارسال نظر

نام


ایمیل


نظر