(با بال های گسترده) برفراز چیزی پرواز کردن و دور زدن
brood
(با هواپیما) از روی محلی پرواز کردن (به ویژه از روی سرزمین بیگانه)
overfly
(به آسانی و سرعت) پرواز کردن
flit
(به ویژه برای سمپاشی) در ارتفاع کم پرواز کردن
hedgehop
(در ارتفاع بالا) پرواز کردن
soar
(عامیانه) پرواز کوتاه کردن (با هواپیما)
hop
(فرا روان شناسی) پرواز کردن
levitate
(قوش شکاری) دنبال شکار پرواز کردن
rake
(موجب تغییر جهت چیز در حال پرواز یا حرکت شدن) منحرف کردن یا شدن
deflect
مثل پرواز کردن می مونه!
Like flying!OpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
احساس کردم که گنجشکا از تو گوشم پرواز کردن
I felt as if something came out of my ears.OpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
همه مي دونن که گرد پريزاد براي پرواز کردن ـه.
Everyone knows pixie dust is for flying.OpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
پرواز کردن باعث میشه همراه سلامت شخصی بهتری باشم.
Flying makes me a better healthcare companion.OpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
برای انسان پرواز کردن مانند پرندگان یک رویاست.
It is a dream of mankind to fly like a bird.ted2019 ted2019
خب ، اين باعث ميشه که پرواز کردن رو بهتر ياد بگيري.
Well, it beats flying coach.OpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
وسوسهای سراغم آمده بود، خواهشی ازلی برای یادگیری پرواز کردن، مثل یک انسان.
I was seized with a compulsion, a primordial urge to learn how to fly, like a human.ted2019 ted2019
که برخاستن و پرواز کردن از میان این پنجرهها به بیرون.
you could rise out of that box and fly through those windows.MIZAN MIZAN
کجا پرواز کردن " گری ".
Where they have flown, Gary.OpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
به اطراف پرواز کردن لذت فوق العاده ای ست.
It's a very great pleasure to fly around.ted2019 ted2019
برایشان مفرح بود که پرندگان عظیمالجثه به جای پرواز کردن میدویدند.
enchanted at seeing giant birds which ran instead of flying.MIZAN MIZAN
سرباز سومی از موژیکی که هنگام پرواز کردن گلولهها روی زمین نشست خندان پرسید:
added another with loud laughter, seeing the shell fly past fall into the ranks of the supports.MIZAN MIZAN
نظرت راجع به پرواز کردن چيه منظورت با يک خلباني چيزيه
how do you feel about flying you mean like, with a pilotTEP TEP
پرواز کردن تنها چيزيه که. من تا حالا ميخواستم انجام بدم
flyings the only thing i ever wanted to doTEP TEP
پرواز کردن رو تو دقيقه آخر ياد گرفتي و بهم نميگي ؟
You learn how to fly it in the last hour and not tell me?OpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
. قضيه پرواز کردن ، بخش احمقانه ايه
The flying thing is a stupid detail.OpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
وقتی هواپیماها اجازه ی پرواز ندارن ، پرواز کردن غیر ممکنه.
With planes still grounded, flying out isn't an option.OpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
بگو باور می کنی که من از پس پرواز کردن با یه هلی کوپتر آپاچی برمیام
Tell me you believe I can fly an Apache helicopter.OpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
پرواز کردن کار بچه هاست
Flying is kid's stuff.OpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
نگاه ، کيا ازمحله هاي پايين بورلي هيلز به اينجا پرواز کردن
look who just flew in from the slums of beverly hillsTEP TEP
یا پرواز کردن در بالای بالاترین ابرها
or glide over the highest cloudTEP TEP
اين پرواز کردن نيست.
This isn't flying.OpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
... تو به من پرواز کردن رو ياد دادي
You taught me to fly, Howard.OpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
دووراه دارای دو بال است، که قابلیت پرواز کردن را به وی میدهد.
The Condor possesses two wings on his back which allow for flight.WikiMatrix WikiMatrix
چطور مي تونستن فرصت پرواز کردن رو رد کنن ؟
How could they pass up an opportunity to fly?OpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
تعداد 152 جمله در 6 میلیثانیه پیدا شد. آنها از منابع مختلف میآیند و بررسی نشدهاند.
TEP, farsilookup.com, MIZAN, OpenSubtitles2018.v3, ted2019, WikiMatrix.
نمایش محبوبترین لیست:
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,