98 1555 100 1
واژه information desk در جمله های نمونه
1. We asked the man on the information desk for a map of the city.
[ترجمه ترگمان]ما از مرد روی میز اطلاعات برای نقشه شهر سوال کردیم
[ترجمه گوگل]ما از مرد روی میز اطلاعات برای نقشه شهر پرسیدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. I trundled along to the information desk.
[ترجمه ترگمان]از کنار میز اطلاعات بیرون آمدم
[ترجمه گوگل]من به سمت میز اطلاعاتی مشغول شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The information desk has maps and explanatory pamphlets.
[ترجمه ترگمان]میز اطلاعات دارای نقشهها و دفترچههای توضیحی است
[ترجمه گوگل]میز اطلاعات دارای نقشه ها و جزوه های توضیحی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. I asked the information desk - a nice girl, pretty, very helpful - if the train to Oxford was modernized.
[ترجمه ترگمان]از میز اطلاعات پرسیدم: یک دختر خوب، زیبا، بسیار مفید - اگر قطار آکسفورد مدرن شده باشد
[ترجمه گوگل]من از ایستگاه اطلاعاتی پرسیدم - یک دختر خوب، زیبا، بسیار مفید - اگر قطار به آکسفور ...
معنی کلمه information desk به انگلیسی
information desk
• place where certain information can be obtained
information desk را به اشتراک بگذارید
معنی یا پیشنهاد شما
واژه
نام شما
معنی یا پیشنهاد شما
آیا معنی information desk مناسب بود ؟ ( امتیاز : 98% )