en
A portal of entry into a building or room, consisting of a rigid plane movable on a hinge. Doors are frequently made of wood or metal. May have a handle to help open and close, a latch to hold the door closed, and a lock that ensures the door cannot be opened without the key.
en
portal of entry into a building, room or vehicle
Please lock the door before you go out.
لطفا قبل از آنکه به بیرون بروی در را قفل کن.
having an old lady hovering in the door way doesnt exactly help either
وجود يک خانم پير که تو راهرو ميپلکه هم نميتونه کمک کنه
Joe Bob's eyes went to Vic, who was standing in the station door.
چشمهای جو باب بطرف ویک رفت که دم دفتر ایستاده بود
و 10 ترجمهٔ دیگر. جزئیات به منظور اختصار پنهان شده بودند
درب · آستانه · درگاه · مدخل · آپارتمان · راه · اسباب · (مجازی) خانه · (مجازی) وسیله · جای در
Back door operations
تامین مالی غیر مستقیم
door guard
دروازه بان · دهانه رودخانه
door prize
(در برخی نمایش ها و غیره) جایزه ی دم در (که با قرعه به برخی از تماشاگران می دهند)
door-to-door
خانه به خانه · دوره گرد
Door-to-Door Selling
فروش مستقیم
. Right outside my front door!
سمت راست در جلوئي
OpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
' I thought she would turn and go, but she went on standing there by the door.
درحالیکه بی اعتناء به او، به پوشیدن لباس اشتغال داشتم گفتم:
MIZAN MIZAN
with that manner peculiar to him from childhood, as of a man who has […]
with that manner peculiar to him from childhood, as of a man who has nothing to be ashamed of, Vronsky got out of his sledge and went to the door.
آنگاه با رفتار کسی که از چیزی شرمنده نیست […]
آنگاه با رفتار کسی که از چیزی شرمنده نیست و از کودکی به آن خوگر بود، از سورتمه ی خود پیاده شد و به داخل رفت.
MIZAN MIZAN
D'Artagnan was standing at the door looking after Porthos with a mournful gaze
دارتینیان از عقب تف کرانه نگاه میکرد که پورتوز دور میشد،
MIZAN MIZAN
She had left the door open, and a light burning in the hall.
در خانه باز و چراغی را در سرسرا روشن گذاشته بود.
MIZAN MIZAN
From a variety of causes she was happy, and she was soon made still happier; for in following her aunts out of […]
From a variety of causes she was happy, and she was soon made still happier; for in following her aunts out of the room, Edmund, who was holding open the door, said, as she passed him, You must dance with me, Fanny; you must keep two dances for me; any two that you like, except the first.
[…]with me, Fanny; you must keep two dances for me; any two that you like, except the first.
فانی به دلایل مختلفی خوش حال بود. کمی بعد خوش حال تر هـم شد، چون وقتی […]
فانی به دلایل مختلفی خوش حال بود. کمی بعد خوش حال تر هـم شد، چون وقتی با خالههایش از اتاق بیرون رفت ادموند که در را باز کرده بود موقع رد شدن فانی گفت: فانی، تو باید با من بـرقصی. بـاید دو دور بـا مـن برقصی. هر دو دوری که خودت بخواهی، بجز دور اول.
[…]گفت: فانی، تو باید با من بـرقصی. بـاید دو دور بـا مـن برقصی. هر دو دوری که خودت بخواهی، بجز دور اول.
MIZAN MIZAN
Tor's dog was probably […]
Tor's dog was probably the big one we saw that was trying to smash the door down when you had Liam.
سگ " تور " احتمالاً همونيه که وقتي " ليم " پيشت بود ميخواست درو خورد کنه بياد تو
OpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
Now the door was shut upon the world of sorrow.
اکنون دیگر در به روی جهان درد و رنج بسته شده بود.
MIZAN MIZAN
Mrs Daley opened the door, Yes?
بله : خانم دیلی در را گشود
MIZAN MIZAN
To come into the same […]
To come into the same room with him, or to meet him at the door, was to take heart of life.
وقتی در یک اتاق با او مینشست یا در را به رویش میگشود زندگیاش قدرت تازهای پیدا میکرد.
MIZAN MIZAN
We don't have him, he's closed my door.
گیرش نـنـداختیم در ماشینمو بست
OpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
اون در سفيد رو ميبيني ؟
OpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
But first barricade the first door well; then we will follow yonder cavalier.
اما نخست این در اول را مسدود نماییم، بعد از آن عقب این شخص برویم.
MIZAN MIZAN
When they reached the door
وقتی به در اتاقش رسیدند،
MIZAN MIZAN
Maybe somebody bought that house next door.
ممکنه يکي خونه بغلي رو خريده باشه
OpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
But Sir William Bradshaw stopped at the door to look at a picture.
اما سر ویلیام بردشاو دم در ایستاد تا به تابلویی نگاه کند.
MIZAN MIZAN
When you opened the door, you upset the balance between life and death... and you awoke her.
، وقتی در رو باز کردی تعادل بین زندگی و مرگ رو ناراحت کردی و بیدارش کردی
OpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
You've knocked on thousands of doors, sweating and shivering, depending on the season.
به هزار در زدهاید، بسته به این که چه فصلی باشد، عرق ریخته و لرزیدهاید.
ted2019 ted2019
Hullo, here's a glass door.
نیگا کن ین؛ اونجا یک در شیشه دار هست.
MIZAN MIZAN
The other […]
The other followed him as far as the landing of the outer stairs, and shut the door behind him.
روگوژین در عقب او در را بست و از پلهها پائین آمد.
MIZAN MIZAN
No, we don't lock doors in this house.
نه ، ما تو اين خونه درها رو قفل نمي کنيم
OpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
Stay here and lock the door.
همينجا بمون ، در رو قفل کن
OpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
He stepped cautiously into the room, carefully closing the door after him
ناگهان مرد آهسته از آستانة در گذشت و با دقت در را پشت سر خود بست،
MIZAN MIZAN
It is much warmer in the rooms here than it is […]
It is much warmer in the rooms here than it is abroad at this season, observed the prince; but it is much warmer there out of doors.
شاهزاده گفت: در این جا هنگام […]
شاهزاده گفت: در این جا هنگام زمستان هوا در داخل خانهها گرمتر از خارج است و برعکس در خانه سردتر از کشورهای دیگر است.
MIZAN MIZAN
تعداد 231 جمله در 3 میلی‌ثانیه پیدا شد. آن‌ها از منابع مختلف می‌آیند و بررسی نشده‌اند.
نمایش محبوب‌ترین لیست: 1-200, ~1k, ~2k, ~3k, ~4k, ~5k, ~10k, ~20k, ~50k, ~100k, ~200k, ~500k