موضوعات وبسایت : تحقیق
سوالات امتحان آیین نامه رانندگی

جمله سازی با کلمه میهن

جمله سازی با کلمه میهن

نویسنده : مسعود زمانی | زمان انتشار : 22 اسفند 1400 ساعت 10:44

سوالات امتحان آیین نامه رانندگی

98 1563 100 1

transnet-970-250.gif

/mihan/


مترادف میهن: زادبوم، زادگاه، مسقطالراس، موطن، مولد، وطن

معنی اسم میهن

اسم: میهن
نوع: دخترانه
ریشه اسم: فارسی
معنی: (تلفظ: mihan) کشوری که در آن شخص به دنیا آمده و تابعیت دولت آن را دارد، وطن، (در قدیم) زادگاه، موطن، (در قدیم) خانه، خانمان، قبیله - وطن، زادگاه


معنی میهن در لغت نامه دهخدا

میهن. [ هََ ] (اِ) وطن و مسکن و مقام و زادبوم و بنگاه و آرامگاه. (ناظم الاطباء). خانمان و وطن و زادبود. (از لغت فرس اسدی ). جای آرام و بنگاه و زادبوم. زادبوم. (انجمن آرا) (آنندراج ) (برهان ). جای آرام و خان مان و زادبود. (فرهنگ اوبهی ) :
اگر دورم از میهن و جای خویش
مرا یار ایزد به هر کار بیش.

فردوسی.

|| خانه. (انجمن آرا) (آنندراج ). خانه را گویند. (فرهنگ جهانگیری ) :
ز بهر یکی یار گم بوده را
برانداختم میهن و دوده را.

فردوسی.

که شاه جهان است مهمان تو
بدین بینوا میهن و مان تو.

فردوسی.

که چون او بدین جای مهمان رسد
بدین بینوا میهن و مان رسد.

فردوسی.

چو آمد بر میهن و خان خویش
ببردش به صد لاله مهمان خویش.

اسدی.

|| سامان. (ناظم الاطباء). || خویش. (لغتنامه ٔ اسدی ). زن و فرزند و قوم و خویش و طایفه و قبیله. (ناظم الاطباء). زن و فرزند و قوم و قبیله و خان و مان. (برهان ). قبیله. (انجمن آرا) (آنندراج ). اهل بیت بود. (لغت فرس اسدی ) :
بگریند مر دوده و میهنم
که بی سر ببینند خسته تنم.

عنصری.

|| ارث و میراث و مال موروثی. (ناظم الاطباء). || کره و مسکه. || شیر گوسپند. (ناظم الاطباء) (برهان )(آنندراج ). || (ص ) خوش خوی. (برهان ) (ناظم الاطباء).

معنی میهن به فارسی

میهن

وطن، زادبوم، خانمان
( اسم ) محل اقامت جای باش . ۲ - وطن زادبوم . ۳ - دوده خانمان اهل بیت : بدل گفت : اگرجنگجویی کنم به پیکار او سر خرویی کنم بگویند مردوده و میهنم که بی سرببینند خسته تنم . ( عنصری )
[ گویش مازنی ] /mihen/ میان وسط

( صفت ) آنکه میهن خود را بسیار دوست دارد وطن پرست وطن خواه .
[patriot, patriotic] [علوم سیاسی و روابط بین الملل] کسی که به کشور خود عشق می ورزد و با اشتیاق از منافع آن دفاع می کند

[patriotic] [علوم سیاسی و روابط بین الملل] مربوط به میهن پرستی

وطن پرستی وطن خواهی .
[patriotism] [علوم سیاسی و روابط بین الملل] عشق ورزیدن به میهن و دفاع صمیمانه از منافع آن

وطنخواه میهن دوست

صفت و عمل میهن خواه

که میهن خود دوست دارد وطندوست میهن پرست

[chauvinism] [علوم سیاسی و روابط بین الملل] وطن پرستی افراطی

[chauvinist] [علوم سیاسی و روابط بین الملل] وطن پرست افراطی

( صفت ) دو یا چند تن که دارای یک میهن باشند ( نسبت بهم ) هم وطن .


معنی میهن در فرهنگ معین

میهن

(هَ) (اِ.) وطن ، مسکن ، بوم .

معنی میهن در فرهنگ فارسی عمید

میهن

۱. وطن.
۲. [قدیمی] زادگاه، زادبوم.
۳. [قدیمی] خانه.
۴. [قدیمی] قبیله، خانمان.

آن که میهن خود را بسیار دوست دارد، وطن پرست.

دو یا چند تن که اهل یک کشور باشند، هم وطن.

میهن در دانشنامه ویکی پدیا

میهن

سرزمین (به انگلیسی: Homeland) دارای مفهوم محل جغرافیای فرهنگی یک گروه قومی که دارای سابقه ای طولانی و ارتباط فرهنگی عمیق که در آن با یک هویت خاص آغاز شده است، اطلاق می شود. سرزمین نیز ممکن است به عنوان یک وطن، سرزمین مادری، یا کشور مادر هم نامیده شود.
پسوند ن در پایان این واژه همان است که در پایان واژگان نهنبن، سوزن، روزن، انجمن، هاون، پرویزن، چمن و واژگان نوساخته تاون و پوشن نیز دیده میشود و پسوندی است که با آن اسم و بویژه اسم ابزار میسازند.

میهن به معنی وطن و زادبوم است.
میهن (مجموعه تلویزیونی)
میهن (فصل ۲)
میهن (فصل ۳)
میهن (فصل ۴)
شرکت میهن
بیمه میهن
میهن همچنین ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:

پخش فصل سوم مجموعهٔ تلویزیونی میهن که در ژانر دلهره آور/روانشناسانه، از ۲۹ سپتامبر ۲۰۱۳ (۷ مهر ۱۳۹۲) از شبکه شوتایم آغاز شد. این مجموعه در ۱۲ قسمت و برگرفته از مجموعه اسیر جنگی (هاتوفیم) است. هاوارد گوردون، آلکس گانسا و گیدئون راف خالقان این مجموعه هستند.
کلیر دانس در نقش کری متیسون، افسر سازمان سیا در بخش مبارزه با تروریسم،
دامین لوییس در نقش نیکلاس برودی، سرباز سابق ارتش ایلات متحده که توسط تیم نیروی دلتا پس از ۸ سال اسارت توسط القاعده نجات یافته،
روپرت فرند در نقش پیتر کویین، تحلیلگر سیا و جز گروه مخصوص عملیات های سیاه
مورینا بکرین در نقش همسر نیکلاس برودی،
جکسون پیس در نقش کریس برودی، پسر نیکلاس برودی،
مورگان سی لور در نقش دانا بروید، دختر نیکلاس برودی
مندی پتکینین در نقش سول برانسون، رئیس بخش خاورمیانه سازمان سیا، رئیس سابق کری و راهنمای وی،
جیمی شرایدندر تقش ویلیلام والدن، معاون رئیس جمهور ایلات متحده و رئیس سابق سازمان سیا
ساریتا چودار ...


چنانچه، معنی واژه بالا (برگرفته از دانشنامه ویکی پدیا)، نادرست یا مخالف قوانین جمهوری اسلامی ایران است، خواهشمند است گزارش دهید تا بررسی و حذف گردد => [گزارش]

میهن در جدول کلمات

میهن

وطن, زاد و بوم , خانمان

میهن است و فیلم عزت الله انتظامی

زادبوم

میهن پرست کنگویی

پاتریس لومومبا

زادگاه رییسعلی میهن پرست ایرانی

دلوار

ساخته اسماعیل میهن دوست با بازی آناهیتا نعمتی | لادن مستوفی | حمیدرضا پگاه و شاهرخ فروتنیان

برخورد خیلی نزدیک


معنی میهن به انگلیسی

home (اسم)

موطن ، خانه ، شهر ، اقامت گاه ، میهن ، وطن

motherland (اسم)

موطن ، میهن ، مادر میهن

fatherland (اسم)

موطن ، کشور ، میهن ، وطن

معنی کلمه میهن به عربی

میهن

ارض الاجداد , بيت

شوفيني

تعصب

هاجر

مغترب

حنين للوطن

حنين

محلي الصنع

مواطن

میهن را به اشتراک بگذارید

معنی یا پیشنهاد شما

واژه

نام شما

معنی یا پیشنهاد شما


نام نویسی   |   ورود


کوشاترین کاربران در یک هفته گذشته

پرگفتگوترین واژگان در یک هفته گذشته

عبارات و کلمات کلیدی مرتبط

• میهن در جدول   • قیمت بستنی میهن   • بستنی میهن استخدام   • محصولات بستنی میهن   • معنی میهن   • محصولات میهن   • لبنیات میهن   • شهر لبنیات میهن   • مفهوم میهن   • تعریف میهن   • معرفی میهن   • میهن چیست   • میهن یعنی چی   • میهن یعنی چه  

توضیحات دیگر


کلمه : میهن
اشتباه تایپی : ldik
آوا : mihan
نقش : اسم
عکس میهن : در گوگل


آیا معنی میهن مناسب بود ؟           ( امتیاز : 98% )

آیا این مطلب برای شما مفید بود؟


منبع: abadis.ir



ارسال نظر

نام


ایمیل


نظر