سوالات امتحان آیین نامه رانندگی

انشا درباره ای ایران ای وطن من

انشا درباره ای ایران ای وطن من

نویسنده : محمد پارسایی | زمان انتشار : 30 بهمن 1399 ساعت 21:12

در ادامه سه انشای ساده و ادبی درباره توصیف وطن و ایران سرزمین ما برای دانش آموزان کلاس ششم، هفتم، هشتم و نهم قرار داده ایم، با پرشین استار همراه باشید.

سوالات امتحان آیین نامه رانندگی

%D8%A7%D9%86%D8%B4%D8%A7-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86.jpgانشا درباره ایران وطنم

انشا در مورد کشور ایران

ایران وطن من، جایی که در آن متولد شدم و شهر ها، روستاها و خیابان هایش خانه ی من است.

ایران جایی ست که اولین روز ها و لحظه های زندگی ام را در آن سپری کردم و زندگی را در آن آموختم، جایی که دلم می خواهد آخرین نفس هایم را هم در هوای آن جا استشمام کرده و چشم از دنیا ببندم.

ایران وطن من است و شبیه مادری مهربان است، مادری که با آغوش باز در همه حال پذیرای من بوده و مرا به گرمی در آغوشش جای می دهد.

بیرون از مرز های این وطن احساس غربت می کنم و همه با من غریبه می شوند اما درون مرز های ایرانم مردم از هر قومی که باشند، به هر زبانی که سخن بگویند برادران و خواهران من هستند و آن ها را با تمام وجود دوست دارم، آرزو می کنم دیگران هم این طور باشند و هیچ کس در وطن خویش احساس غربت و تنهایی حس نکند.

دلم می خواهد ایرانم همیشه آزاد و سر بلند باشد و مردمی که در آن زندگی می کنند تا همیشه شاد و خوشحال باشند زیرا حق مردم کشورم شادی به جای رنج، آرامش به جای آشوب و لحظه های خوب به جای داشتن اندوه است.

سال های سال است که مردم این وطن جنگیدند و تلاش کردند تا ایران، ایران بماند و مرز هایش کم نشوند آن ها قهرمانان وطن هستند اما هنوز هم بسیاری هستند که می خواهند ایران نباشد و روزی که چشم های نا پاک و دست های آلوده بخواهند وطنم ایران را تکه تکه کرده و مردم را از هم جدا کنند روز غمگینی برای من است.

روز شادی من نیز روزی است که مردم ایران از شمال تا جنوب و از غرب تا شرق همگی خوشبخت باشند و لبخند از روی لب هایشان پاک نشود.

انشا در مورد وطن برای کلاس ششم

من فرزند خاک ایرانم، سرزمینم را دوست دارم و حتی هنگامی که کلمه ایران را به زبان می آورم غرور فراوانی در وجودم احساس می کنم زیرا در جای جای این مرز و بوم آثار تلاش و غیرت و مردانگی های بسیاری نقش بسته و مردمان بزرگی از همین خاک، سربلند و با افتخار به آسمان ها پرواز کرده اند.

اگر نمی دانی بدان، ببین و بپرس آن ها که را که رگ و خون داده اند تا قلب ایرانمان بتپد …

ایران خانه من است و من وطنم را و آسمانش را دوست دارم، وطنم را وقتی شمالش می بارد، جنوبش پر از گرد و غبار می شود، شرقش آفتاب می گیرد و غربش را سپیدی برف می پوشاند دوست دارم و می دانم روزی که روحم از این خاک مقدس جدا شود همچنان در آسمان هایش پرواز خواهد کرد.

پرچم مقدس کشور ما از سه رنگ سبز، قرمز و سفید تشکیل شده که سبزش نمادی از اسلام، سفیدش نشانه صلح و سرخش نماد رشادت و شهادت می باشد و ما فرزندان این خاک، از پدران و اجداد خود به ارث برده ایم که برای سربلندی کشورمان ایران و به اهتزاز درآمدن پرچمش در عرصه های مختلف لحظه ای از پای ننشینیم و همه تلاش خود را بکنیم تا به کشور خود خدمت کرده و ایرانی آزاد و آباد داشته باشیم و پای نفوذ و دست دخالت بیگانگان را مانند همیشه از آن کوتاه نگه داریم.

زنده باد ایران وطنم …

انشا ادبی درباره ایران وطن ما

وطن یعنی عمق و اصالت، یعنی ریشه و شناسنامه یک ملت به گستردگی یک کشور.

وطن یعنی ایران من! یعنی آن جا که بودنم بود شده و روزی نبودنم در آن ثبت خواهد شد.

من ایرانی ام و وطن در فرهنگ لغت هر ایرانی تنها واژه ای سه حرفی نیست که مرزهای کشورش را به رخ بکشاند بلکه تار و پود تن هر ایرانی با نام وطن سرشته و قلبش برای وطن می تپد، همان جا که اجدادش در آن فداکاری ها کرده و فرزندانش با افتخار در آن زندگی خواهند کرد.

وطن یعنی ایران، ایران یعنی یک دنیا عشق، ایثار، غیرت، خون … ایران یعنی تاریخی غنی از تمدنی با شکوه، ایران یعنی در تندباد حوادث روزگار بودن و نلغزیدن، ایران یعنی مردمانی فرهیخته از فردوسی گرفته تا حافظ و سعدی و دکتر حسابی ها … و من از تبار همین مردانم.

همان هایی که هفت خوان رستم ها را گذراندند و از درخت های باغ شعر مولانا سیب ها چیدند، همان ها که برای دفاع از این مرزها در خاک و خون غلتیدند اما یک وجب از آن را به دست دشمن نسپردند. همان ها که در عرصه های مختلف علمی و ادبی و ورزشی حماسه آفریدند که ما بارها به ایرانی بودنمان افتخار کنیم.

من از تبار همین مردانم و تمام تلاشم را خواهم کرد تا ایرانی آباد و غنی و سربلند داشته باشم مانند همیشه، از ازل تا ابد …

آیا این مطلب برای شما مفید بود؟




ارسال نظر

نام


ایمیل


نظر