مردم خون گرم شیراز بسیار خوش برخورد هستند. شما در سفر به شهر شیراز می توانید به این موضوع پی ببرید. آن ها مهربانی عجیبی دارند. ما نیز در این مقاله می خواهیم درباره ی مردمان شیراز و فرهنگ و آداب و رسوم آن ها صحبت کنیم.
آشنایی با مردم خون گرم شیراز:
مردم شیراز بسیار خونگرم و مهمان نواز هستند. آن ها همانند اغلب شهرهای ایران زمین مهمان را حبیب خدا می دانند و از هر چه که دارند برای پذیرایی از مهمان دریغ نمی کنند. جدای از این ها فرهنگ اصیلی نیز در بین مردم خون گرم شیراز وجود دارد. چرا که از سالیان دور این مردمان با اشعار ادیبان و شاعران بزرگی چون سعدی و حافظ بزرگ شده اند و فرهنگ اصیل ایرانی با مردم شیراز عجین شده است. البته شایعات بسیاری نیز درباره ی مردم شیراز وجود دارد که نباید به آن ها اعتنا کرد. نکته ی مثبت شیرازی ها در هنرمندی و هنر دوستی آنان می باشد. مردم زحمت کش و هنرمند شیراز در هر هنری زبانزد خاص و عام هستند و از شیراز به عنوان شهر ادب و شعر و هنر یاد می شود. از دیرباز شیراز تاریخ بسیار غنی دارد و قدمت بسیار دور و درازی را نیز با خود به یدک می کشد. آثار تاریخی چون تخت جمشید خود گواه واقعی این تاریخ و قدمت بسیار آن است. شیرازی ها مردمانی بسیار ساده و صمیمی هستند و رابطه ی گرم و خوبی با دیگران برقرار می کنند. امیدواریم شما نیز سفر به این شهر زیبا را انتخاب کنید.
فرهنگ وخصوصیات اخلاقی شیرازی ها:
از جمله معروف ترین ویژگی اخلاقی مردم شیراز عطوفت و مهربانی یا در فرهنگ عامه لوطی گری و با مرامی است. شیرازی ها بسیار با هم نوع خود مهربان هستند و در کار خیر و کمک به نیازمندان از یک دیگر پیشی می گیرند. از دیگر ویژگی های معروف و خصوصیات اخلاقی بسیار خوب شیرازی ها، شاد بودن و به نوعی خوش گذرانی آن ها محسوب می شود. مردم خون گرم شیراز بسیار شاد و پر نشاط می باشند و هیچگاه اهل ناراحتی و ناامیدی نبوده اند. این یک ویژگی بسیار مثبت است که مردم دیگر نقاط ایران هم باید از شیرازی ها یاد بگیرند. البته ویژگی دیگری نیز درباره ی شیرازی ها گفته می شود که در صحت آن تردید وجود دارد و آن هم بی حال بودن و تنبل بودن شیرازی ها است.
آداب و رسوم مردم خون گرم شیراز:
مردم شهر شیراز و استان فارس آداب و رسوم خاصی مخصوصاً در مراسم های مهم همچون عروسی ها دارند. برای مثال در مراسم خواستگاری ابتدا مادر و خواهر داماد به خانه ی دختر می روند. اگر خانواده ی دختر با این وصلت راضی باشند، علاوه بر چای برایشان شربت نیز می آورند و در غیر این صورت مخالفت خود را با چای نشان می دهند.
یکی دیگر از مراسم های پیش از عروسی در شیراز مراسم قدیمی رخت برون است که در آن دوستان عروس و داماد جمع شده و دوستان و خانواده داماد با خود پارچه و یک خیاط می آورند تا برای عروس لباس بدوزد. مادر داماد نیز هدیه ی مخصوصی به عروس خانم می دهد. مردم شیراز مراسم دیگری نیز دارند که به دست بوسون معروف است و رسم است که داماد پس از عقد با چند نفر از بزرگان به خانه عروس رفته و دست مادر زن خود را می بوسد و مادر زن نیز به او هدیه ای می دهد. این ها تنها شماری از رسوم های جالب مردم خون گرم شیراز می باشد.
اعتقادات و باور های مردم خون گرم شیراز:
شیرازی ها اعتقادات خاصی نیز دارند برای مثال اعتقاد دارند که اگر آینه ی عروس بشکند، عروس خوشبخت نخواهد شد. یا یک اعتقاد جالب دیگر دارند که اگر عروس را عقد کنند اما مراسم عروسی برگزار نکنند، یکی از اقوام عروس و داماد خواهد مرد. شیرازی ها هم مانند مردمان دیگر نقاط ایران اعتقادات قدیمی و خاص خود را دارند و بسیار جالب نیز می باشد.
آداب رسوم مردم شیراز در ایام نوروز (از آبتنی در حوض ماهی تا عروسی درخت نارنج):
مردم شیراز به خصوص شهرستان شیراز از 15 روز پیش از تحویل سال نو، به استقبال آن میروند. مردان با تهیه شیرینی و تنقلات و زنان با دوختن و تهیه لباس نو برای خود و فرزندان و همچنین خانه تکانی مشغول هستند.
در گذشته مردم خود شیرینی درست میکردند و عمدتاً نان شیرین میپختند. نان شیرین را بعد از این که از تنور بیرون میآوردند تا هنوز نرم و تازه بود، چند بار تا میزدند تا به صورت یک مربع به اندازه کف دست درآید.
این نان بعد از چند دقیقه تـُرد و بسیار شکننده میشد. غیر از این نوع نان شیرینی، شیرینی دیگری درست نمیشد. اغلب، وسایل پذیرایی عید تنقلاتی مانند برنجک، اَخُرِک و دنگو بود.
امروزه یک ماه به نوروز مانده شیرازیها به بازار میروند و لباس عیدشان را تهیه میکنند. پارچههایی معمولاً خریداری میشود که دارای رنگ روشن و سرخ یا زرد باشد. در قدیم اعتقاد بر این بود؛ اگر لباس را خودشان بدوزند پارچه آن را روزهای دوشنبه یا جمعه قیچی کنند و نیز از نظر آنها چون روز پنج شنبه ساعت سنگین است، لباس مدتی روی دست میماند تا دوخته شود. روز سه شنبه اگر بریده شود نصیب دزد یا مردهشور خواهد شد و روز چهار شنبه میسوزد وسایل خانه نیز باید عوض شود و یا تمیز گردد.
پختن نان شیرین از جمله کارهایی است که حتماً باید قبل از عید و برای عید انجام بگیرد. سبز کردن گندم، عدس، تره تیزک، ده پانزده روز به عید مانده در خانه های شیراز صورت میگیرد. برای این کار از ظرفی استفاده می کنند که از جنس مس یا روی باشد و بعد مقداری دانه ابتدا به سلامتی امام زمان می ریزند و به ترتیب بعد از آن نام اعضای خانواده را می آورند.
خانه تکانی:
کی دو هفته پیش از عید خانه تکاتی یا رفت و روب انجام می گیرد و مجدداً اثاثیه را جابه جا میکنند و گردگیری میکنند و دوباره آنها را میچینند. در مراحل بعد تخم مرغ رنگ کردن است که آنها را آب پز میکنند و رنگهای شاد روی آنها می زنند.
چهارشنبه آخر سال:
یکی از آداب و مراسمی که در شب چهارشنبه آخر سال و یا چهارشنبهسوری در شیراز برگزار میشود، رفتن مردم به «حوض ماهی» است. در گوشه غربی آرامگاه سعدی، قنات آب گرم معدنی جاری است که مردم شیراز به آن «حوض ماهی» میگویند.
آنها برای تندرستی و درمان بیمارهای خود، وارد حوض میشوند و با جام برنجی «چهل کلید» سر و تن خود را شستوشو میدهند. این کار نظم و ترتیبی خاص دارد و آن را تبدیل به آیینی ویژه میسازد.
زیارت حضرت شاه چراغ در شب چهارشنبه سوری، فال گوش ایستادن، پختن آش ابودردا که تهیه وسایل اولیه آن آداب منحصر به خود دارد، آجیل چهارشنبه سوری و تفال به دیوان حافظ، از دیگر مراسمی است که در این شب شیرازیها انجام میدهند.
عروسی درخت نارنج:
در شیراز رسم بر این است که اگر درخت نارنجی که در خانه است، نارنج کم بدهد یا اصلاً ندهد، آن را عروس کنند و برایش مراسم عروسی بگیرند. برای این کار، ابتدا زن صاحب خانه، زنان همسایه را دعوت به عروسی درخت نارنج می کند، همه در یک زمان مشخص در خانه جمع می شوند و زن صاحبخانه اره ای را بر می دارد تا شاخه های درخت را ببرد. یکی از زنان همسایه جلو می آید و ضامن درخت می شود. سپس تور بسیار نازکی روی درخت می کشند، شکر پنیر روی درخت می پاشند، کِل می زنند، واسونک می خوانند و شادی می کنند و بر این باورند که آن درخت، سال بعد در فصل بهار، بار نارنج خواهد داشت.
آب مقدس حوض ماهی ها:
تا 50 سال پیش در فارس، سه حوض ماهی در شیراز، فسا و زرقان وجود داشت اما با خشک شدن حوض ماهی فسا اکنون دو حوض دایر است. مراسمی که برای این دو حوض ماهی وجود دارد، تقریباً مشابه است.
از زیر کوه سعدی، چشمه ای بیرون می آید که چند چاه برای استفاده از آن در خانه های بالادست آرامگاه حفر شده است. حوض ماهی آرامگاه سعدی، هم سطح زمین و مظهر قنات و چشمه است. تردیدی وجود ندارد که پیش از زمان سعدی، و حتی در ایران باستان، این آب جریان داشت و مقدس بود. به همین دلیل سعدی برای این آب اهمیت قایل بود. براساس نوشته «ابن بطوطه» که دوبار در سال های 725 و 748 هـ.ق، (بار اول حدود سی سال پس از درگذشت سعدی) به شیراز آمده بود، سعدی این حوض هشت ضلعی را ساخته است.
مراسم و باورهای مردم شیراز و اطراف، تا سال 1327 شمسی که سال تخریب آرامگاه سعدی برای تجدید بنای آن است، بسیار جدی و اجرای آنها بسیار ضروری بود. تا آن زمان هر سال حدود ده هزار نفر در چهلمین روز پس از عید نوروز در محوطه جلوی آرامگاه سعدی جمع می شدند و آش نذری که در فارس اصطلاحاً «دیگ جوش» نامیده می شود، می پختند و از بامداد تا شب شادی می کردند و بر این باور بودند که یک ماهی قرمز که یک حلقه طلایی در بینی دارد، در آب بالا می پرد و می رود. ماهی های این آب مقدس است و هیچ کس حق صید آنها را ندارد.
امروزه هنوز مردم کوی سعدی بر این باورند و در حوض ماهی سکه می اندازند تا آرزوهایشان برآورده شود، ولی آداب و مناسکی در این زمینه وجود ندارد. در زرقان چنین مراسمی هنوز ادامه دارد.
پس از ساخت آرامگاه سعدی، از آب تنی در این حوض برای برآورد نیاز جلوگیری شد و دیگر کسی در محوطه حوض ماهی به آب دسترسی ندارد. اما حدود 150 متر بعد از آرامگاه، در کوچه ای که اصطلاحاً کوچه حمام سعدی می نامند، مردم برای باورها و مناسک خود از آب چشمه یا قنات سعدی استفاده می کنند.
مردم شیراز و اطراف، باورهایی خاص نسبت به حوض ماهی دارند و عده ای برآنند صاحب این آب، حضرت امام حسن(ع) است. گروهی دیگر معتقدند اگر دختر یا پسری دست و روی خود را با این آب بشوید، بخت او باز می شود و به خانه بخت می رود. درگذشته با جام «چهل کلید» روی سر خود آب می ریختند. آب تنی در دوره ی پیش از ساخت ساختمان جدید آرامگاه، در روز چهارشنبه سوری انجام می شد.
امروزه از ساعت 12 ظهر روز چهارشنبه سوری تا ساعت 24، دختران و زنان در جوی آب کوچه حمام سعدی آب تنی می کنند و از ساعت 24 تا 8 بامداد به پسران و مردان اختصاص می یابد. هجوم جمعیت برای آب تنی بسیار زیاد است و مردم معتقدند که این آب، مشکلات و گرفتاری ها را نیز حل می کند. گاه نیز نامه ای برای حضرت امام زمان (عج) در آب حوض ماهی می اندازند و حاجت و مشکل خود را مطرح می کنند.
در گذشته مردم باور داشتند که این آب، سحر و جادو را باطل می کند. معمولاً کشاورزان یک ظرف از این آب بر می دارند و هنگام آبیاری مزارع خود، آن را در جوی آب می ریزند تا از ایجاد کرم ساقه خوار جلوگیری نماید و مزارع آنها محصول بیشتر بدهد. برخی نیز معتقدند که اگر لباس هایشان در این آب شسته شود، بیماری ها را از بدن صاحب لباس می زداید. بنابراین در کوچه حمام سعدی لباس می شویند. هر چند امروزه کمتر به چنین کاری دست می زنند، ولی در گذشته تمام صحرای سعدی محل شستن و خشک کردن لباس بود.
سفره و ساعت تحویل سال:
رای تحویل سال همه در یکی از اطاق های خانه شان سفره میاندازند. پیش از هر چیز آیینه و قرآن در آن می گذارند و بعد هفت سین را میگذارند. هفت سین عبارت است از سماق، سیر، سنجد، سمنو، سکه، سرکه، سبزی.
در شیراز علاوه بر هفت سین(هفت میم) را هم درسفره میگذارند که هفت میم عبارتند از: مدنی (لیمو شیرین)، مرغ، ماهی، میگو، مسقطی، ماست و مویز. به علاوه کنگر ماست، عسل، خرما، کره، پنیر، کاهو، تخم مرغ رنگی و … .
موقع تحویل سال همه اهل خانه باید با لباس نو بر سر سفره باشند اسپند نیز دود می شود و هر کدام از اینها فلسفهای دارد. شمع برای روشنایی خانه و زندگی، قرآن نشان توجهی است که باید در آغاز سال به خداوند داشته، به علاوه در سال نو، صاحب قرآن یار و مددکار اهل خانه خواهد بود.
پول نشان از خیر و برکت و رفاه، اسپند برای دوری از چشم زخم حسود، برنج، نشانی از خیر و برکت و فراوانی، آب، نشان صافی و پاکی و روشنایی و گشایش کار. ماهی قرمز، شگون دارد.
آیینه، برای رفع کدورت و نشانی ازصفا و پاکی و یکرنگی. طلا، نشانی از امید به وضع مالی خوب در سال نو. بعد از تحویل سال نباید شمع ها را با فوت خاموش کرد بلکه بایدگذاشتتا آخر بسوزند و یا با نقل و مسقطی خاموششان کرد.
شیرازیها تخم مرغی را روی آینه سفره هفت سین قرار میدهند و اعتقاد دارند که به مجرد تحویل سال نو، تخم مرغ روی آینه حرکت میکند.
یا در گذشتهها رسم بود که مردم پیش از نوروز حجامت میکردند و میگفتند که در سال نو باید خون نو در بدن باشد.
یکی دیگر از اعتقادات مردم شیراز این است که هنگام تحویل سال در حرم حضرت شاهچراغ(ع) حضور یابند، در آنجا شمع روشن کنند و در دست بگیرند؛ به این معنی که همیشه زیر نور شاهچراغ باشند.
یک نفر از وعاظ بالای منبر میرود و دعا میخواند و مردم صلوات میفرستند و از طرف خادمین شاهچراغ روی مردم گلاب پاشیده میشود و همه به هم تبریک میگویند
غذاها و شیرینی های شیرازی:
کلم پلوی شیرازی که به سبک خاصی و متفاوت با سایر شهرها پخته میشود، از جمله غذاهایی است که در ایام نوروز بوی آن از خانههای شیرازیها بیرون میآید.
شوید لوبیا با گوشت قیمه / کوفته سبزی / آش انار / آش سبزی /
شکر پلو، آش سبزی، ترحلوا نیز در ایام نوروز در سفرههای مردم این شهر دیده میشود. آش کارده از دیگر خوراکیهای خاص شیراز است که خوردن آن برای مسافرین دیگر شهرها در ایام نوروز بسیار جالب و جذاب است.
از دیگر غذاهای سنتی شیراز که در ایام نوروز طبخ میشود، عبارتند از: آش انار، قورمه به، دو پیازه، یخنی نخود، رب پلو، یخنی عدس کلم، کوفته هلو، کوفته سبزی، خورشت سبزی، حلوای کاسه، حلیم بادمجان، رنگینک، پاچه پلو و … .
سالاد شیرازی نامی است آشنا که در سراسر شهرهای ایران شناخته شده و جزئی از منوی غذایی اغلب رستورانهای ایران میباشد. ولی طعم واقعی آن را فقط میتوان در شیراز چشید. این سالاد که با خورد کردن پیاز، خیار و گوجه فرنگی که بدون استفاده از کاهو تهیه میشود و با آب نارنج تازه یا کمی آب لیمویا آبغوره و نمک و نعنای خشک به آن طعم و لطافتی فراموش نشدنی میدهد تزئین کننده سفره غذای نوروزی شیرازیهاست.
شیرینیهای سنتی شهرستان شیراز عبارتند از: شکر پنیر، کلوچه، مسقطی، نان یوخه، نان شیری و …
دیدار اقوام و دوستان:
از بامداد نوروز دید و بازدیدها آغاز میشود در همه خانوادهها رسم است که به دیدار کسی که از نظر سن و شخصیت بر دیگران مزیت دارد بروند و دست او را ببوسند و تبریک بگویند و او نیز عیدی که شامل سکه یا پول است به آنها بدهد.
بعضی نیز صبح عید نوروز یک بشقاب گندم برشته که شامل: کنجد، گندم، شاهدانه، نخودچی و کشمش است به اضافه یک بشقاب نان شیرین به اضافه تخم مرغ رنگی یا سکه به کوچکترها میدهند.
سیزده بدر:
تمامی مردم کشورمان سیزده بدر را پذیرفته و در این روز بیشتر طبق یک سنت دیرینه سعی می¬کنند از خانه¬ها بیرون زده، به دامان طبیعت سرسبز پناه ببرند و روز را به شادی به شب برسانند.
در شیراز نیز مرسوم است که روز دوازده فروردین همه وسایل تهیه میشود و هر چه از شیرینیها و آجیلها باقی مانده برای صبح سیزده آماده میشود که البته همراه آن سرکه و کاهو نیز هست.
صبح سیزده فروردین همه دسته دسته عازم کوه و باغهای اطراف شیراز میشوند و معتقدند در روز سیزده فروردین نباید در خانه ماند زیرا این روز نحس و بدیمن میباشد.
این روز، پیش از طلوع آفتاب و تا پاسی از شب ادامه دارد و در عصر آن روز ویژه سبزی گره زدن دخترهاست که در واقع برای گشایش بخت خود این کار را میکنند و ترانههایی میخوانند.
لباس محلی شیرازی ها (خوس بافی):
لباسهای محلی مردان و زنان قشقایی جاذبههای خاصی دارد و آوازه آن تا دوردستها نیز رفته و امروزه به یکی از مهمترین جاذبههای فرهنگی این قوم تبدیل شده است. ایلاتیها نیز در گذشته دارای آرخالق و شال و کلاههای بدون لبه و نمدی بودهاند و در عصر پهلوی ناچار شدند مثل دیگران لباس یک شکل بپوشند
اگرچه مشغلههای زندگی ماشینی این روزها به زندگی سنتی شهرها و بخشها و روستاها و عشایر مردم استان فارس نیز رسوخ کرده و نوع پوشش را در سراسر استان فارس تحت تاثیر قرار داده است، اما هنوز پوشش محلی و سنتی در استان فارس خصوصا در بین مردم روستا و عشایر رواج دارد و لباسهای محلی در بسیاری از روستاهای استان فارس به شیوه و شکل سنتی آن دوخته و پوشیده میشود
یک نمونه از لباسهای محلی و سنتی مردم استان فارس لباس عشایر است. پوشاک زنان عشایر شامل کلاهک، آرخالق، تنبان، پاپوش، روسری، پیراهن، دامن (قر) است که اغلب در رنگهای بسیار شاد و متنوع و الهام گرفته از طبیعت تهیه میشود.
پوشاک مردان عشایر نیز شامل کلاه، پیراهن، آرخالق، شال کمر، چقه و کپنک است.
رخت گشاد یا لباس محلی اوز:
یکی از لباس محلی زنانه بهویژه لباس عروس در جنوب استان فارس توسط زنان هنرمند شهر «اوز» به نام خوس بافی رونق دارد. برخی معتقدند منشا این لباس مشخص نیست.
خوس از الیاف نقرهای تشکیل شده که بافته و از آن برای تزئین شلوار، روسری، کلاه، پیراهن، جلیقه زنان و لباس کودکان استفاده میشود.
در خود اوز هم تا یک صد سال پیش، لباسی شبیه به آن مرسوم بود و لباس عادی مردم حساب میشد، ولی آنچه به رخت گشاد تمایز میبخشد، زینتآلات و طلاهای فراوانی است که با آن آویزان میشود؛ زینتهایی که بیشتر با آرایش رقصندگان معابد هندی شبیه است.
اشرفی: سکههای طلا که در گلوبند است؛
گز: میلههای طلایی که در گلوبند است؛
ماهک: آویز از طلا که پیشانی را میپوشاند؛
هل: آویز از مروارید که پیشانی را میپوشاند؛
چمبر: دسبند بزرگ طلایی با برجستگی خار مانند؛
پتری: حلقه طلایی که به پره بینی بسته میشود؛
کوش سغری: کفش چرمی با نوک باریک و با زنگوله (کفش ساغری)؛
میلی: حلقه نقرهای برای زینت مچ پا با دانههای درشت از سنگهای قیمتی.
این لباس زیبا حالا به نماد اوز و لارستان بدل شده است.
برخی از قسمتهای رخت گشاد یا لباس محلی اوز عبارت است از:
کره باغی: کلاه خوسدوزی شده؛
دسمال کچه: دستمال حریر سه گوش که زیر گلو بسته میشود؛
بل: روسری بزرگ خوسدوزی شیفون؛
جم: پیراهن با یقه و سر دست زری دوزی اطلسی؛
ننتای گشاد: دامن بلند اطلسی با حاشیه دوزی نقره و زری؛
جلوی: تسمه پهن از طلا که زیر گلو و دور سر بسته میشود؛
شیخپ: گلوبند بزرگ از طلا و دانههای درشت سنگهای قیمتی؛
چنار: یکی آر دایرههای بزرگ طلایی از گلوبند؛
برگک: آویزهای طلایی کوچکی که به چنار متصل است؛
در انتها شما میتوانید لباس های محلی موجود در حامی شاپ مشاهده کنید.
Tags: آداب و رسوم ایران, آداب و رسوم شیراز, ارخالق, استان فارس, تحقیق در مورد شیراز, تخت جمشید, ترمه, ترمه دوزی, جلیقه سنتی, حافظیه, سعدیه, شلیته, شیراز, لباس سنتی, لباس محلی, مقبره کوروش, مهمارن نوازی