به زبان یک قطره آب یک داستان در مورد چرخه آب
چرخه آب از زبان یک قطره آبسلام دوست خوبممن یک قطره آب هستم که حالا در یک رودخانه زندگی می کنم.امروز به خانه شما دعوت شده ام تا داستان زندگی ام را برایتان تعریف کنم.محل زندگی من را در تصویر زیر می بینی.خودت را برای مسافرت با من آماده کن.می خواهم تو را با خودم به یک مسافرت ببرم.خورشید خانم هر روز نور طلایی خود را به روی دریا و رودخانه می تاباند.آب دریاها و رودخانه ها کم کم گرم می شود.بعضی از ما قطرات آب، بخار می شویم و به هوا می رویم.من هم که حالا به بخار تبدیل...
تاریخ 02 فروردین 1401